سناریو

وقتی همزمان عاشقت میشن
پارت 5
ویوا. ت :
ساعت چنده؟ ( خواب بود )
وای ساعت 10
(تلفنش زنگ خورد )
جیهوپ بود
ا. ت : الو سلام خوبی؟
جیهوپ: الو. سلام خوبی؟ چرا دیر کردی
ا. ت : 15دقیقه دیگه میام
جیهوپ؛: باشه. خداحافظ
ا. ت : خدا حافظ
وای صبحانه نمی خورم اونجا یه چی میخورم
( اسلاید دوم موهای ا. ت البته موهاش بلند تره وسوم عینک آفتابیش وچهارم ناخناش
و پنجم کفشاش و شیشم لباسش)
برم که دیگه دیرش
سوار موتور شدم خیابان تهران دور از خونم نیست که دیر کنم
ویو جیهوپ :
جیمین : این چرا دیرکرد
جیهوپ: مثل اینکه خواب موند صداش خواب آلود بود
تهیونگ: احساس میکنم یه چهره آشنا داره میاد
جین : اون ا. ته
جیهوپ: نه بابا ا. ت مگه موتور سواری بلده
ویوا. ت:
اومدم موتور کنار اعضا پارک کردم نمی دونم چرا دهنشون باز بود
جین : دیدی جیهوپ به چشمای هندسامم شک کردی
جونگ کوک : چه باحال بلدی موتور سواری کنی بعدا باید من سوار کنی
ا. ت: باشه
جین : چرا انقدر دیر کردی؟ ، خسته شدم انقد صبر کردم
ا. ت : ببخشید، خواب موندم
نامجون : اذیت نکن بچه دیگه جین خب کجا بریم
(اینجا شکم ا. ت صدا داد)
نامجون : فکر کنم معلوم شد کجا بریم😂، بریم یه کافه
ا. ت:( درحال سرخ شدن)