part : 8 پارت آخر این فیک ✌️😜
ویو وانگ ییبو
که یوهوووو یاد اون دِویل عوضی افتادم و گفتم
+ ه ... هانا ؟
_ بله ؟
+ هانا ... تو می خوای چی کار کنی ؟
_ چیو ؟
+ دِویل رو
_ هیچی ... فقط دیگه باهاش رفت و آمدی نمی کنم و باهاش حتی صحبتم نمی کنم .. این نقشه ی منه
+ آها.. خب ... می دونی چیه ؟
_ چیه ؟
+ من عااااااششششقققققتتتتممم
_ خنده
ویو ادمین مهربونتون😅
هانا و وانگ ییبو تاااا آخررر عمرر با خوبی و خوشی زندگی کردند و صاحب دو فرزند شدند
♡ پایان ♡
که یوهوووو یاد اون دِویل عوضی افتادم و گفتم
+ ه ... هانا ؟
_ بله ؟
+ هانا ... تو می خوای چی کار کنی ؟
_ چیو ؟
+ دِویل رو
_ هیچی ... فقط دیگه باهاش رفت و آمدی نمی کنم و باهاش حتی صحبتم نمی کنم .. این نقشه ی منه
+ آها.. خب ... می دونی چیه ؟
_ چیه ؟
+ من عااااااششششقققققتتتتممم
_ خنده
ویو ادمین مهربونتون😅
هانا و وانگ ییبو تاااا آخررر عمرر با خوبی و خوشی زندگی کردند و صاحب دو فرزند شدند
♡ پایان ♡
۵.۶k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.