فیک روباه سیاه

فیک روباه سیاه
P16
گربه ی سفید: میخوام برای سر دسته ی مافیا ها کیم ا.ت رو انتخاب کنم و جئون جونگکوک هم نفر دوم و.......
ا.ت ویو
اول که گفت میخوام ا.ت رو انتخاب کنم خوشحال شدم چون ۳ سال تمام دارم کار میکنم
کوک ویو
سر دسته ی همه رو ا.ت رو انتخاب کردن یکم ناراحت شدم اما نه خیلی چون خودم نفر دوم بودم
.
.
.
.
جشن آخراش بود که تصمیم گرفتم یواشکی برم بیرون و از اونجایی که کوک اسکول مست بود چیزی نمی شد با گوشیم زنگ زدم به چانسا
.
ا.ت:الو چانسا همین الان بیرون جشن ماشین بیار منتظرم
چانسا:ا.ت یعنی ارباب از کی که نیستین خیلی نگران شدیم چیزی تون که نشد
ا.ت:فعلا وقت صحبت ندارم مگه توی جشن نیستین برو بیرون ماشین رو دم در بیار
چانسا:چشم
و قطع کردم نمیدونم کوک برا چی ننو نگه داشت با اینکه با من هیچ کاری نکرد اما فعلا وقت فکر کردن نیست رفتم بیرون که یه ماشین شاسنی بلند اومد جلوم سریع رفتم سوار شدم که چانسا گفت
چانسا:ارباب چقدر دلم براتون تنگ شده بود
ا.ت:بلایی سر باند نیومده که
چانسا:نه بغیر ار اینکه بلایی بیاد تونستیم باند شاخ نقره ای و میله ی برنز هم شکست بدیم
ا.ت:خوبه ،پس مستقیم برو به سمت عمارت(پوزخند )
چانسا:چشم
و میرونه