پارت ۹ : وقتی اومدید ایران 😶...
فلش بک به روز عروسی
ا.ت : مامان اتو مو کجاست
جین : مامان جنون کراوات من کو
علیرضا : مامان ژل موی من کو
اقا ممد رضا : خانم پیرهن سفید منو ندیدی ؟
خدیجه خانم : مرگ پدصگا یه نفر نمیتونم همه جا باشم ( داد گوش خراش )
همه : ببخشید
خدیجه خانم : اه خدا زود باشید ساعت ۵ باید تالار باشیما
فلش بگ به تالار
ا.ت : وای ساناز جون چه قشنگ شدی
ساناز : مرسی خوشگلم ایشالله عروسی خودت
ا.ت : من که یک ساله ازدواج کردم ( خنده )
ساناز : ما که دعوت نشده بودیم و تازه فقط عقد کرده بودید خبری از عروسیم که نبود
ا.ت : پس یه عروسی افتادی
ساناز : میگم پارمیدا داره از امریکا میاد
ا.ت : کبرا خودمون میگی
ساناز : اره از دانشگاه برگشته به دوس پیسرشم خیانت کرده
ا.ت : الکس رو میگی
ساناز : اره بعدش کبرا بهش خیانت میکنه و پسره ایفون پرومکس بنز و ویلایی که بهش داده ازش میگیرع وبعدشم پرتش میکنه بیرون
نمرهاشم که تو وانشگاه ریده بوده
و فقط چون پسره بهشون رشوه میداده
نگهش داشتن
العان که باهاش کات کرده کلا از دانشگاه شوتش کردم بیرون
و حالا هم برشگته ایران امشبم میاد عروسی
ا.ت : بیچ
کبرا : های فرند
ا.ت : سلام کبرا جون
کبرا : پارمیدا
ا.ت توی دلش : باورم نمیشه این کبراس
دماغ عملی
پیکرتتراشی
لب پروتز
چونه جلو
پوست صورت بوتاکس
ابرو لیفت
مژه ها کاشت
چشما لنز عسلی
موهارو بسکه زرد کرده بود سوخته بود
و وز شده بود
یه لباس باز جیغ پوشیده بود
کبرا : ساناز جون مبارکت باشه با ممد حسین
جون خوشبخت شی
ساناز : مرسی عزیزم
ا.ت : امم میگم میاید بریم برقصیم
ساناز : اره خب پس برو به دخترا بگو بیان
ا.ت : باشه
دخترا
فاطمه
سحر
دیانا
کیانا
اریانا
اتنا
بیاید وسط
دخترا : همع رفتن وسط و رقص
هوووو
هوووو
و اما کادو دادن
کبرا : از طرف پدرشوهر به عروس یک سرویس طلا
از طرف مادر شوهر عروس
و همه طلا و سکه و اینا و اما
از طرف خاله ی عروس خدیجه خانم یک سرویس نقره به عروس خانم
ا.ت : مامان تو مگه نگفتی یه سکه الیزابت میدم ( با دهن باز )
خدیجه خانم : ببند پشه نره خب زش بود سکه رو دادم با پس اندازای بابات رفتم واسه بچه ی خاهرم یه سرویس ۸۰ میلیونی خریدم
جین : ولی خداییش خوشگل شدی ها
کبرا : وای منو میگی عزی م مرسی
جین : ببخشید شما
کبرا : مگه منو نگفتید که خوشگل شدم ( با خجالت الکی س دخترونه )
و موهاشو با ناز چندشی زد پشن گوشش
جین : معلومه که نه من ا.ت فرشتمم رو گفتم بعدشم من که شما رو نمیشناسم و انگاری بدون دعوتنامه نامه اومدیدذاخه اصلا به فامیل های دوماد یا عروس شببه نیستید ماشاالله همشون خوشگلن ولی شما انگار مرده ی متحرکید
بعدشم اصلا زیبا نیستیو شبیه جن به توان دو شدید
ا.ت خدیجه خانم علیرضا اقا ممدرضا با دهن باز بهشون نگاه میکردن
که کبرا
ا.ت : مامان اتو مو کجاست
جین : مامان جنون کراوات من کو
علیرضا : مامان ژل موی من کو
اقا ممد رضا : خانم پیرهن سفید منو ندیدی ؟
خدیجه خانم : مرگ پدصگا یه نفر نمیتونم همه جا باشم ( داد گوش خراش )
همه : ببخشید
خدیجه خانم : اه خدا زود باشید ساعت ۵ باید تالار باشیما
فلش بگ به تالار
ا.ت : وای ساناز جون چه قشنگ شدی
ساناز : مرسی خوشگلم ایشالله عروسی خودت
ا.ت : من که یک ساله ازدواج کردم ( خنده )
ساناز : ما که دعوت نشده بودیم و تازه فقط عقد کرده بودید خبری از عروسیم که نبود
ا.ت : پس یه عروسی افتادی
ساناز : میگم پارمیدا داره از امریکا میاد
ا.ت : کبرا خودمون میگی
ساناز : اره از دانشگاه برگشته به دوس پیسرشم خیانت کرده
ا.ت : الکس رو میگی
ساناز : اره بعدش کبرا بهش خیانت میکنه و پسره ایفون پرومکس بنز و ویلایی که بهش داده ازش میگیرع وبعدشم پرتش میکنه بیرون
نمرهاشم که تو وانشگاه ریده بوده
و فقط چون پسره بهشون رشوه میداده
نگهش داشتن
العان که باهاش کات کرده کلا از دانشگاه شوتش کردم بیرون
و حالا هم برشگته ایران امشبم میاد عروسی
ا.ت : بیچ
کبرا : های فرند
ا.ت : سلام کبرا جون
کبرا : پارمیدا
ا.ت توی دلش : باورم نمیشه این کبراس
دماغ عملی
پیکرتتراشی
لب پروتز
چونه جلو
پوست صورت بوتاکس
ابرو لیفت
مژه ها کاشت
چشما لنز عسلی
موهارو بسکه زرد کرده بود سوخته بود
و وز شده بود
یه لباس باز جیغ پوشیده بود
کبرا : ساناز جون مبارکت باشه با ممد حسین
جون خوشبخت شی
ساناز : مرسی عزیزم
ا.ت : امم میگم میاید بریم برقصیم
ساناز : اره خب پس برو به دخترا بگو بیان
ا.ت : باشه
دخترا
فاطمه
سحر
دیانا
کیانا
اریانا
اتنا
بیاید وسط
دخترا : همع رفتن وسط و رقص
هوووو
هوووو
و اما کادو دادن
کبرا : از طرف پدرشوهر به عروس یک سرویس طلا
از طرف مادر شوهر عروس
و همه طلا و سکه و اینا و اما
از طرف خاله ی عروس خدیجه خانم یک سرویس نقره به عروس خانم
ا.ت : مامان تو مگه نگفتی یه سکه الیزابت میدم ( با دهن باز )
خدیجه خانم : ببند پشه نره خب زش بود سکه رو دادم با پس اندازای بابات رفتم واسه بچه ی خاهرم یه سرویس ۸۰ میلیونی خریدم
جین : ولی خداییش خوشگل شدی ها
کبرا : وای منو میگی عزی م مرسی
جین : ببخشید شما
کبرا : مگه منو نگفتید که خوشگل شدم ( با خجالت الکی س دخترونه )
و موهاشو با ناز چندشی زد پشن گوشش
جین : معلومه که نه من ا.ت فرشتمم رو گفتم بعدشم من که شما رو نمیشناسم و انگاری بدون دعوتنامه نامه اومدیدذاخه اصلا به فامیل های دوماد یا عروس شببه نیستید ماشاالله همشون خوشگلن ولی شما انگار مرده ی متحرکید
بعدشم اصلا زیبا نیستیو شبیه جن به توان دو شدید
ا.ت خدیجه خانم علیرضا اقا ممدرضا با دهن باز بهشون نگاه میکردن
که کبرا
۸.۸k
۱۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.