دیوانڪَیهایم لابہلاے شیطنت دستهایت شوخے جالبے بود تا اینڪہ خندهام محو شد آغوشت تنڪَ شد نفسم حبس شد نڪَاهت مست شد پاهایم سست شد لبهایت آخ لبهایت...