سناریو
وقتی همزمان عاشقت میشن
پارت 8
بلیط گرفتم نزدیک بود نامجون حساب کنه که من عصبانی شدم گفتم: من دیوانه رگ دارم ، نزدیک نشو
نامجون: آخه نمی شه هر دوجا تو حساب کنی که
ا. ت : میشه خوب هم میشه
نامجون : باشه دفعه بعد پس من حساب میکنم
ا. ت کارت داد حساب کرد بعد گفت : قول نمیدم
نامجون : عه
ا. ت : باشه
رفتیم داخل کلی مار و خزندگان دیگه بود احساس میکردم همین الانه که جیهوپ جیغ بزنه
ایران بودم پارک خزندگان رفتم والان نمی ترسم
هر چی جلو تر میرفتیم جیهوپ بیشتر دستمو فشار میداد
یکی از کارکنا روی دوش مردم مار میزاشت رفتم پیشش گفتم :رو دوش منم مار بزار
جیهوپ : نه
ا. ت: اصلا رو دوش توهم میزاره تا ترست بریزه
جیهوپ : نه
نامجون : ا. ت راست میگه
مرد رو دوش من و جیهوپ مار بزرگی گذاشت
جیهوپ کم مونده گریه کنه
پرش زمانی به بعد نهار دیگه نامجون نزاشت حساب کنم
ا. ت : خسته شدم میخوام بخوابم
شوگا: منم
جیهوپ : خواب الان ساعت 1
ا. ت : من اون موقع که ایران بود وقتی از مدرسه میومدم تا ساعت8 شب میخوابیدم
نامجون : چه خبر بعد درسم کی میخوندی
ا. ت : ساعت 3صبح بیدار میشودم میخوندم
شوگا : چقد سحر خیزی
ا. ت : آره
جین : امروز هم سحر خیز بود
ا. ت: اه ول کن دیگه 😩
اعضا : 😂
تهیونگ : الان کجا بریم؟
اعضا : نمی دونیم
ا. ت : نظرتون چیه بریم خونه من
نامجون؛: اگه مزاحم نمی شیم باشه
برگشتیم جای اول من سوار موتورم شدم
جونگ کوک: یادته قرار بود من سوار کنی
ا . ت : آره، بپر بالا
تهیونگ : منم میخوام
ا. ت : باز تو بعدا میبرم
تهیونگ : باشه
جونگ کوک سوار شد و من جلوه اوفتادم تا راه اشتباه نیان
جونگ کوک: گاز بده
ا. ت : نمی تونم اعض باز اشتباه میان
جونگ کوک: نمیومدم بهتر بودکه
یه تک چرخ زدم
ا. ت: حالا چی
جونگ کوک: حالا شد
رسیدیم خونه
پارت 8
بلیط گرفتم نزدیک بود نامجون حساب کنه که من عصبانی شدم گفتم: من دیوانه رگ دارم ، نزدیک نشو
نامجون: آخه نمی شه هر دوجا تو حساب کنی که
ا. ت : میشه خوب هم میشه
نامجون : باشه دفعه بعد پس من حساب میکنم
ا. ت کارت داد حساب کرد بعد گفت : قول نمیدم
نامجون : عه
ا. ت : باشه
رفتیم داخل کلی مار و خزندگان دیگه بود احساس میکردم همین الانه که جیهوپ جیغ بزنه
ایران بودم پارک خزندگان رفتم والان نمی ترسم
هر چی جلو تر میرفتیم جیهوپ بیشتر دستمو فشار میداد
یکی از کارکنا روی دوش مردم مار میزاشت رفتم پیشش گفتم :رو دوش منم مار بزار
جیهوپ : نه
ا. ت: اصلا رو دوش توهم میزاره تا ترست بریزه
جیهوپ : نه
نامجون : ا. ت راست میگه
مرد رو دوش من و جیهوپ مار بزرگی گذاشت
جیهوپ کم مونده گریه کنه
پرش زمانی به بعد نهار دیگه نامجون نزاشت حساب کنم
ا. ت : خسته شدم میخوام بخوابم
شوگا: منم
جیهوپ : خواب الان ساعت 1
ا. ت : من اون موقع که ایران بود وقتی از مدرسه میومدم تا ساعت8 شب میخوابیدم
نامجون : چه خبر بعد درسم کی میخوندی
ا. ت : ساعت 3صبح بیدار میشودم میخوندم
شوگا : چقد سحر خیزی
ا. ت : آره
جین : امروز هم سحر خیز بود
ا. ت: اه ول کن دیگه 😩
اعضا : 😂
تهیونگ : الان کجا بریم؟
اعضا : نمی دونیم
ا. ت : نظرتون چیه بریم خونه من
نامجون؛: اگه مزاحم نمی شیم باشه
برگشتیم جای اول من سوار موتورم شدم
جونگ کوک: یادته قرار بود من سوار کنی
ا . ت : آره، بپر بالا
تهیونگ : منم میخوام
ا. ت : باز تو بعدا میبرم
تهیونگ : باشه
جونگ کوک سوار شد و من جلوه اوفتادم تا راه اشتباه نیان
جونگ کوک: گاز بده
ا. ت : نمی تونم اعض باز اشتباه میان
جونگ کوک: نمیومدم بهتر بودکه
یه تک چرخ زدم
ا. ت: حالا چی
جونگ کوک: حالا شد
رسیدیم خونه
۷.۴k
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.