پارت دوممممممممم
ات ویو
کوک به من پیام داده بود
نوشته بود
سلام ات منم جئون کوک فردا میای بریم کافه؟
منم جواب دادم سلام جئونجونگکوک اره میام
کوک ویو
دیدم ات جواب داد گفت میادددد
داد زدم جیمینننننن
موچی :هاااااااااا
$ات میاد هورااااااااا
موچی: واقعا میخوای بری بهش بگی علاقتو؟
$ن نمیدونم اره میگممممممم
موچی: برو بخواب تا فردا ببین چی میشه
$باش شب بخیر
موچی :شبه توهم بخیر
راوی
کوک نمیتونست بخوابه وتا خود صبح بیدار موند ساعت ۴خوابش برد
اما.....
کوک ویو
پاشدم دیدم ساعت ٢ظهره گفتم
پسراااااااا
همه :چتهههه
$بچه ها من باید برم پیش اتم
موچی :داره میره پیش عشقش
همه خندیدن
$هر هر هر هر
موچی:" 😐(تصورش کنید چقدر بامزه میشه)
ات ویو
با میا بیرون بودیم که یادم اومد امروز با کوک قرار دارم واییییی شتتتتتتت
رفتم خونه یه لباس خوب پوشیدم (عکسش رو میزارم)
ارایش کردم و تمام چه کراشییییی
تا میخواستم برم کوک زنگ زد.
$سلام
&سلام
$بیام دنبالت ات؟
&نه زحمت میشه براتون
$چه زحمتی عزیزم
&🙃
$باشه بیا پایین بریم
&چشم
ات رفت تو ماشین نشست هیچ حرفی نزدن
که کوک سکوت رو شکست
$ات
&بله
$کجا بریم
&کافه شهربازی رستوران.... نمیدونم
$بریم کافه؟؟ "
&اره بربمممم (ذوق)
کوک ویو
وقتی ذوقشو دیدم قلبم براش رفت خیلی ات خشگله
رفتیم تو کافه نشستیم گارسون اومد غذا سفارش دادیم به ات خیره شده بودم به اون لباش چشاش محوش شده بودم که گفت :
&مشکلی هستش؟
$ن نه
&باش
غذا که اومد شروع کردیم به خوردم میخواستم بهش بگم :
$ات
&بله (با دهن پر)
$🤣🤣
&چیه (با دهن پر)
$رو دماغت 🤣🤣🤣🤣
&عع وایی بخشید (خجالت)
$اشکال نداره
$ات م من
&من چی
$من
&من چی
$عاشقتم
تاگفتم ات غذا رفت تو گلوش رفتم زدم پشتش گفت
& چ چی؟
$ هیچی
&نع یه بار دیگع بگو
$من عاشقت شدم
عاشق چشات
لبات
صورتت
اخلاقت
&منم دوست دارم
$چی
&منم دوست دارم
ات ویو
وقتی کوک بهم اعتراف مردم منم بهش کردم
یهو بغلم کردن
&یاااااکوک ولم کن خفه شدم
$چی؟ تو بهم گفتی کوک
&اگع دوست ندازی میتونم صدات نکنم
$ن نه چرا صدام کن فقط ددی از این به بعد صدام کن(اینو اروم گفت)
&چی؟
$هیچی عزیزم غذا بخور سرد شد
پارت بدی؟؟
کوک به من پیام داده بود
نوشته بود
سلام ات منم جئون کوک فردا میای بریم کافه؟
منم جواب دادم سلام جئونجونگکوک اره میام
کوک ویو
دیدم ات جواب داد گفت میادددد
داد زدم جیمینننننن
موچی :هاااااااااا
$ات میاد هورااااااااا
موچی: واقعا میخوای بری بهش بگی علاقتو؟
$ن نمیدونم اره میگممممممم
موچی: برو بخواب تا فردا ببین چی میشه
$باش شب بخیر
موچی :شبه توهم بخیر
راوی
کوک نمیتونست بخوابه وتا خود صبح بیدار موند ساعت ۴خوابش برد
اما.....
کوک ویو
پاشدم دیدم ساعت ٢ظهره گفتم
پسراااااااا
همه :چتهههه
$بچه ها من باید برم پیش اتم
موچی :داره میره پیش عشقش
همه خندیدن
$هر هر هر هر
موچی:" 😐(تصورش کنید چقدر بامزه میشه)
ات ویو
با میا بیرون بودیم که یادم اومد امروز با کوک قرار دارم واییییی شتتتتتتت
رفتم خونه یه لباس خوب پوشیدم (عکسش رو میزارم)
ارایش کردم و تمام چه کراشییییی
تا میخواستم برم کوک زنگ زد.
$سلام
&سلام
$بیام دنبالت ات؟
&نه زحمت میشه براتون
$چه زحمتی عزیزم
&🙃
$باشه بیا پایین بریم
&چشم
ات رفت تو ماشین نشست هیچ حرفی نزدن
که کوک سکوت رو شکست
$ات
&بله
$کجا بریم
&کافه شهربازی رستوران.... نمیدونم
$بریم کافه؟؟ "
&اره بربمممم (ذوق)
کوک ویو
وقتی ذوقشو دیدم قلبم براش رفت خیلی ات خشگله
رفتیم تو کافه نشستیم گارسون اومد غذا سفارش دادیم به ات خیره شده بودم به اون لباش چشاش محوش شده بودم که گفت :
&مشکلی هستش؟
$ن نه
&باش
غذا که اومد شروع کردیم به خوردم میخواستم بهش بگم :
$ات
&بله (با دهن پر)
$🤣🤣
&چیه (با دهن پر)
$رو دماغت 🤣🤣🤣🤣
&عع وایی بخشید (خجالت)
$اشکال نداره
$ات م من
&من چی
$من
&من چی
$عاشقتم
تاگفتم ات غذا رفت تو گلوش رفتم زدم پشتش گفت
& چ چی؟
$ هیچی
&نع یه بار دیگع بگو
$من عاشقت شدم
عاشق چشات
لبات
صورتت
اخلاقت
&منم دوست دارم
$چی
&منم دوست دارم
ات ویو
وقتی کوک بهم اعتراف مردم منم بهش کردم
یهو بغلم کردن
&یاااااکوک ولم کن خفه شدم
$چی؟ تو بهم گفتی کوک
&اگع دوست ندازی میتونم صدات نکنم
$ن نه چرا صدام کن فقط ددی از این به بعد صدام کن(اینو اروم گفت)
&چی؟
$هیچی عزیزم غذا بخور سرد شد
پارت بدی؟؟
۲.۴k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.