DeaDly kisses 🍾🍵p24

تیو:ته اسانسورو نگه دار
تیو:سلام کوک خوبی خانواده خوبن
کوک:نه
تیو:ها
ته:ولش کن
تیو:باشع خودت چطوری عه اسانسور رسید بای
و ته و کوکم رفتن توخونه
[خب توجه🐋:بچه ها نظرتون چیه بریم جای رئیس ها بریم خب رفتیم🐋💜]
رئیس:خب دختر بگو کوکی چطوره
دختره:سرفه سرفه رئیس حال کوک خوبه
رئیس:خب نقشه چیشد
دختره:بله رئیس پیش تهیونگن
رئیس:هیچی نشده بود
دختره:نه رئیس فقط بهشون نزدیک بشم
رئیس: نه زوده
[خب پایان گفتمان رئیس با تلفن🍃🍡]
و ته و کوک میرم داخل خونه میشنن رو میز و ناهار میخورن و جمع میکنن ته میره میشینه سرمیز کارش و اروم اون نخ پرزی رو میکنه و و میزاره تو جیبش و میخوابه و کارمون اینجا باته تمومه کوک لباساشو درمیاره و میره حموم وقتی شیر ابو وا میکنه و اب سرد میریزه روش یاد اون زمان میوفته و جیغ میکشه
[دید ته🍦:خواب بودم باصدای جیغ کوک از خواب میپرمو]
میرم دنبال صدای کوک و به حموم میرسم ته بدون هیچ مکثی درو وا میکنه
کوک: هق هق هق هق هق هق هق
ته میپره تو حموم و اصلا نه به خودش و نه به کوک توجه میکنه و میره و کوک و بغل میکنه و
ته:کوک کوک هی هی منو ببین
کوک: اون عوضی اون اینجا بود
ته:نه بیا بغلم
کوک: باشه
ته:چیزه شو
کوک:باشه فهمیدم
ته از اولین  موش تا پاهاش خیس بود و سعی داشت به کوک کمک کنه تاخودشو بشوره
ته:کوک ببین تاوقتی من اینجام از هیچی نترس
کوک:اوهوم اوکی برو
ته:نه نمیخوام اسیب ببینی
🍾🍵🍾🍵🍾p24🍵🍾🍵🍾I love you 🍵🍾
قرار بود دیروز آپ شه






#نامجون
#جین
#شوگا
#جیهوپ
#جیمین
#تهیونگ
#جونگ_کوک
#ویمین
#تهکوک
#کوکوی