پارت ۸
پارت ۸
فیک مدرسه قلدرها
ویو ا٫ت
رفتم باشگاه
بعد باشگاه
از باشگاه اومدم بیرون خیلی خسته شدم
سریع رفتم خونه
خونه رفتم خونه رفتم بالا تو اتاق بعد کمی تو گوشی بودم و تکالیف هم نوشتم که مامان گفت برم شام بعد از این که شام رو خوردیم
رفتیم بخوابیم رفتم تو تخت و خوابیدم
فردا
ویو ا٫ت
پاشدم تخت را مرتب کردم و یه دوش ۵ مینی
گرفتم
لباس را پوشیدم . و وسایل رو جمع کردم و رفتم مدرسه
تو را جونگکوک را دیدیم سریع رفتم تو کلاس
نشستم رو صندلی
امروز عادی بود
رفتم باشگاه و بعد هم خونه رفتم توگوشی و بعد تکالیف هم نوشتم مامان صدام کرد و رفتم صدا و بعد هم بوس بوس لالا ( جمله های مامان ها وقتی میخوایم بخوابیم)
فردا
ویو ا٫ت
حرکت کردم به مدرسه تو را جنی رو دیدم
و دویدم طرفش اون با جونگکوک چیکار میکنه جونگکوک تا دید من دارم میام رفت از من میترسید؟ با جنی کمی حرف زدیم رسیدیم که کلاس نشستیم روی صندلی یه کم روی صندلی جا به جا شدم چی چرا نمیتونم تکون بخورم ؟
لایک با تشکر 🕸🌚
فیک مدرسه قلدرها
ویو ا٫ت
رفتم باشگاه
بعد باشگاه
از باشگاه اومدم بیرون خیلی خسته شدم
سریع رفتم خونه
خونه رفتم خونه رفتم بالا تو اتاق بعد کمی تو گوشی بودم و تکالیف هم نوشتم که مامان گفت برم شام بعد از این که شام رو خوردیم
رفتیم بخوابیم رفتم تو تخت و خوابیدم
فردا
ویو ا٫ت
پاشدم تخت را مرتب کردم و یه دوش ۵ مینی
گرفتم
لباس را پوشیدم . و وسایل رو جمع کردم و رفتم مدرسه
تو را جونگکوک را دیدیم سریع رفتم تو کلاس
نشستم رو صندلی
امروز عادی بود
رفتم باشگاه و بعد هم خونه رفتم توگوشی و بعد تکالیف هم نوشتم مامان صدام کرد و رفتم صدا و بعد هم بوس بوس لالا ( جمله های مامان ها وقتی میخوایم بخوابیم)
فردا
ویو ا٫ت
حرکت کردم به مدرسه تو را جنی رو دیدم
و دویدم طرفش اون با جونگکوک چیکار میکنه جونگکوک تا دید من دارم میام رفت از من میترسید؟ با جنی کمی حرف زدیم رسیدیم که کلاس نشستیم روی صندلی یه کم روی صندلی جا به جا شدم چی چرا نمیتونم تکون بخورم ؟
لایک با تشکر 🕸🌚
۹.۲k
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.