رضا
#رضا
کامی از ل.باش گرفتم.
چون تازه عمل کرده بود زیاد بهش فشار نیاوردم
ب همین بوسی.دن افاقه کردم و یه شرط گرفتم ازش
_دنیا خانم.
+بله((یکم سرحال تر از قبل))
_زیاد امشب باهاتون کار نداشتم چون تازه عمل کردین ولی.
+ولی چی؟
_باید تلافی کنم.قکم دیگه بزار بگذره
+خ.فه شو باباااا.
دیگه عمرا
_ینی چی؟!هر وقت خواستم فرصت گیر بیارم نشد
+برم یچیزی درست کنم.مردم از گشنگی
_اره تو عم هی بپیچون
+دیگه دیگه((خنده))
_من ک ولت نمیکنم
شرطه دیگه
+بزا فکرامو بکنم اقا برزگر
_اوک((خنده))
_دنیا....بزا خودم غذا درست میکنم تو بشین استراحت کن تازه عمل کردی
+اوم.باشه.ولی چی میخوای درست کنی ها؟
_نیمروووو((خنده)
+میگم گشنمه.میخای نیمرو درست کنی اصن نمیخام
_باشه غذا سفارش میدم اصن
+آخجوووووننننن
_اره دیگه
#دنیا
انقد ک لب.امو م.کید مزه خونو تو دهنم حس میکردم
ل.بم کبود شده بود و دور گردنم خون مرده شده بود
نشستیم تا غذا بیاد
#پانیذ
خیلی استرس داشتم
واسه دنیا و بلایی ک رضا سرش بیاره
زنگ زدم بهش تا ازش باخبر بشم
_الو دنیا خوبی؟
+سلام پانی
_چخبر؟!چرا صدات گرفتس
+رضا ...رضا پانیذ ((ادای گریه در میآورد ک پانیذ را بترساند 🤣🤣))
_رضا چی ؟؟چیشده؟؟کتکت زد؟؟؟؟؟؟
+رضا منووووو
_کوفتتتت خوب بگو دیگه ؟؟بیام خونتون
+ن بابا ((خنده ))
_درد....ترسوندیم زنیکه
+باشه.باشه.غعط کردم ن بابا رضا غذا سفارش داده برام
_اع.اع.زن ذلیلی تا چ حد🤣🤣
+قسمته شمام بشه پانی خانم
بعده کلی حرف زدن قطع کردم و نفس عمیقی کشیدم و روی تخت خوابم برد....
ادامه دارد
بچه هاا این چن روز واقا حالم خوب نبود و مشکل پشته مشکل بود
خیلی ببخشید قول میدم جبران کنم
البته میدونم خیلی دیر کردم 🤣🥲🤌
کامی از ل.باش گرفتم.
چون تازه عمل کرده بود زیاد بهش فشار نیاوردم
ب همین بوسی.دن افاقه کردم و یه شرط گرفتم ازش
_دنیا خانم.
+بله((یکم سرحال تر از قبل))
_زیاد امشب باهاتون کار نداشتم چون تازه عمل کردین ولی.
+ولی چی؟
_باید تلافی کنم.قکم دیگه بزار بگذره
+خ.فه شو باباااا.
دیگه عمرا
_ینی چی؟!هر وقت خواستم فرصت گیر بیارم نشد
+برم یچیزی درست کنم.مردم از گشنگی
_اره تو عم هی بپیچون
+دیگه دیگه((خنده))
_من ک ولت نمیکنم
شرطه دیگه
+بزا فکرامو بکنم اقا برزگر
_اوک((خنده))
_دنیا....بزا خودم غذا درست میکنم تو بشین استراحت کن تازه عمل کردی
+اوم.باشه.ولی چی میخوای درست کنی ها؟
_نیمروووو((خنده)
+میگم گشنمه.میخای نیمرو درست کنی اصن نمیخام
_باشه غذا سفارش میدم اصن
+آخجوووووننننن
_اره دیگه
#دنیا
انقد ک لب.امو م.کید مزه خونو تو دهنم حس میکردم
ل.بم کبود شده بود و دور گردنم خون مرده شده بود
نشستیم تا غذا بیاد
#پانیذ
خیلی استرس داشتم
واسه دنیا و بلایی ک رضا سرش بیاره
زنگ زدم بهش تا ازش باخبر بشم
_الو دنیا خوبی؟
+سلام پانی
_چخبر؟!چرا صدات گرفتس
+رضا ...رضا پانیذ ((ادای گریه در میآورد ک پانیذ را بترساند 🤣🤣))
_رضا چی ؟؟چیشده؟؟کتکت زد؟؟؟؟؟؟
+رضا منووووو
_کوفتتتت خوب بگو دیگه ؟؟بیام خونتون
+ن بابا ((خنده ))
_درد....ترسوندیم زنیکه
+باشه.باشه.غعط کردم ن بابا رضا غذا سفارش داده برام
_اع.اع.زن ذلیلی تا چ حد🤣🤣
+قسمته شمام بشه پانی خانم
بعده کلی حرف زدن قطع کردم و نفس عمیقی کشیدم و روی تخت خوابم برد....
ادامه دارد
بچه هاا این چن روز واقا حالم خوب نبود و مشکل پشته مشکل بود
خیلی ببخشید قول میدم جبران کنم
البته میدونم خیلی دیر کردم 🤣🥲🤌
۲.۶k
۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.