قسمت دو پارت 82
خب منتظرم نظراتتون هستم و اگه تو رمان کم و کاستی وجود داره بهم بگین و اگه درخواستی داشتین بهم پیم بدین:)
_________
فلیکس: فکر فرار به سرت نزنه باید تاوان کارتو پس بدی.
هیون: ولی خیلی دیر گفتی چون من رفتم بای بای . پخخخخ این در کوفتی چرا باز نمیشه ؟!
فلیکس:😅 فرار کن ببینم چطوری میکنی ؟
هیون: کی این بی صاحب رو قفل کردی؟
فلیکس: من قفل کردم قبل از اینکه نصف شب بری دستشویی حالا فرار کن!
هیون: عاممم بیا چیز کنیم یعنی بیا معامله کنیم هرکسی که برد . نذاشت حرفم کامل شه دستاشو دوطرف سرم ستون کرد که اصلا راه فرار نداشتم .
فلیکس: میبینم ترسیدی!
هیون: من و ترسیدن ؟ از چیه تو بترسم؟
فلیکس: هومم پس نمیترسی . اروم اروم سرمو بردم پایین تر و گردنش رسیدم از ترس میلرزید ولی بروز نمیداد .
هیون: فل فلیکس بزار برم
فلیکس؛ میزارم بری ولی
هیون: ولی چی؟
فلیکس: باید منو ببوسی اونم از لب وگرنه من کیس مارکت میکنم !
هیون: بغییر از بوس نمیشه یه چیز دیگه رو بکنم؟
فلیکس؛ چرا هست مثلا میتونیم رو تخت انجامش بدیم .
هیون: لیکسی واقعا من نامزد توام؟
فلیکس: یس هانی .
هیون: خب پس می بوسمت ولی یه شرط دارم و این شرط خط قرمز منه پس خیلی خوب گوش کن .
فلیکس: نظرت چیه بشینیم؟
هیون: فکر خوبیه . رو تخت نشستیم .
فلیکس: بیب بگو ببینم چی میگی .
هیون : خب وقتی نیاز های یکدیگر رو برطرف میکنیم تاپ و باتم بودن رو کاملا میذاریم کنار .
فلیکس: خوشحالم که خودت داری از اول همه چیو میگی .
هیون: ببین یه اگه یع بار تاپ شدی دفعه ی بعدی منم .
فلیکس: اوکی
هیون: اگه ببینم رو یکی زوم زدی میدونی چیکارت میکنم؟
فلیکس: جرررم میدی .
هیون: افریننن
فلیکس: حالا بوس من
هیون: هنوز کامل قبولت نکردم .
فلیکس: ولی من قبولت کردم . نیم خیز شدم اروم خوابوندم رو تخت و روش خیمه زدم .
هیون: از گرسنگی دارم حیف میشم پاشو بریم یه چیزی بخوریم بعد ببینم باهات چیکار میکنم.
فلیکس: به بوس خیلی سریع رو لبش کاشتم و الفرار .
هیون: دیووونههه.
فلیکس: منم عاشقتم عزیزم .
تق تق ( صدای در )
مین: هیونجیناا فلیکس صبحونه یخ زد نمیخواید بیدار شید؟
هیون: الان میایم مینهو .
مین: باشه اها راستی عمو گفت زود بیاین میخواد یه چیزی بهمون بگه .
هیون: اوکی الان میام
فلیکس: عمو میخواد چی بگه؟
هیون: نمیدونم .
فلیکس: فکرشم نکن که زودتر از من بپری دوش
هیون: خیلی دیر گفتی
فلیکس: یااا هیون بیا دوتایی بریم دوش ؟
هیون: گمشووووو اصن نرفتم میرم پایین .
فلیکس: با این لباسا؟
هیون: مگه لباسام چیه؟ شورتک با طرح بن 10 پوشیده بودم با دمپایی های خرگوشی😅😅
_________
فلیکس: فکر فرار به سرت نزنه باید تاوان کارتو پس بدی.
هیون: ولی خیلی دیر گفتی چون من رفتم بای بای . پخخخخ این در کوفتی چرا باز نمیشه ؟!
فلیکس:😅 فرار کن ببینم چطوری میکنی ؟
هیون: کی این بی صاحب رو قفل کردی؟
فلیکس: من قفل کردم قبل از اینکه نصف شب بری دستشویی حالا فرار کن!
هیون: عاممم بیا چیز کنیم یعنی بیا معامله کنیم هرکسی که برد . نذاشت حرفم کامل شه دستاشو دوطرف سرم ستون کرد که اصلا راه فرار نداشتم .
فلیکس: میبینم ترسیدی!
هیون: من و ترسیدن ؟ از چیه تو بترسم؟
فلیکس: هومم پس نمیترسی . اروم اروم سرمو بردم پایین تر و گردنش رسیدم از ترس میلرزید ولی بروز نمیداد .
هیون: فل فلیکس بزار برم
فلیکس؛ میزارم بری ولی
هیون: ولی چی؟
فلیکس: باید منو ببوسی اونم از لب وگرنه من کیس مارکت میکنم !
هیون: بغییر از بوس نمیشه یه چیز دیگه رو بکنم؟
فلیکس؛ چرا هست مثلا میتونیم رو تخت انجامش بدیم .
هیون: لیکسی واقعا من نامزد توام؟
فلیکس: یس هانی .
هیون: خب پس می بوسمت ولی یه شرط دارم و این شرط خط قرمز منه پس خیلی خوب گوش کن .
فلیکس: نظرت چیه بشینیم؟
هیون: فکر خوبیه . رو تخت نشستیم .
فلیکس: بیب بگو ببینم چی میگی .
هیون : خب وقتی نیاز های یکدیگر رو برطرف میکنیم تاپ و باتم بودن رو کاملا میذاریم کنار .
فلیکس: خوشحالم که خودت داری از اول همه چیو میگی .
هیون: ببین یه اگه یع بار تاپ شدی دفعه ی بعدی منم .
فلیکس: اوکی
هیون: اگه ببینم رو یکی زوم زدی میدونی چیکارت میکنم؟
فلیکس: جرررم میدی .
هیون: افریننن
فلیکس: حالا بوس من
هیون: هنوز کامل قبولت نکردم .
فلیکس: ولی من قبولت کردم . نیم خیز شدم اروم خوابوندم رو تخت و روش خیمه زدم .
هیون: از گرسنگی دارم حیف میشم پاشو بریم یه چیزی بخوریم بعد ببینم باهات چیکار میکنم.
فلیکس: به بوس خیلی سریع رو لبش کاشتم و الفرار .
هیون: دیووونههه.
فلیکس: منم عاشقتم عزیزم .
تق تق ( صدای در )
مین: هیونجیناا فلیکس صبحونه یخ زد نمیخواید بیدار شید؟
هیون: الان میایم مینهو .
مین: باشه اها راستی عمو گفت زود بیاین میخواد یه چیزی بهمون بگه .
هیون: اوکی الان میام
فلیکس: عمو میخواد چی بگه؟
هیون: نمیدونم .
فلیکس: فکرشم نکن که زودتر از من بپری دوش
هیون: خیلی دیر گفتی
فلیکس: یااا هیون بیا دوتایی بریم دوش ؟
هیون: گمشووووو اصن نرفتم میرم پایین .
فلیکس: با این لباسا؟
هیون: مگه لباسام چیه؟ شورتک با طرح بن 10 پوشیده بودم با دمپایی های خرگوشی😅😅
۳۱۸
۲۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.