دو پارتی از ایزانا پارت ۱
ویو ا.ت
داشتم به پسری که دیروز بهم پیشنهاد داده بود فکر میکردم گفت تا سه روز وقت دارم وگرنه به زور منو وارد رابطه میکنه خیلی عجیب بود ولی خب من نمیشناختمش موهای سفیدش با پوست شکلاتیش خیلی هماهنگی جالبی داشت
شاید به عنوان دوست پسر خوب باشه اما بازم نمیشناسمش فکر کنم گفت اسمش ایزانا بود خیلی آشنا هست خیلییییییی ولی نمیدونم اون کیه چیکارست اصلا چند سالشه خانوادش خونش وایی خدایا گفت اگه قرار کنم پیدام میکنه اصلا چرا من این همه دختر خوشگل ناز بامزه باید منو انتخاب کنه اصلا بهش میگم نه میخوام ببینم چیکار میخواد بکنه هیچکاریم نمیتونه بکنه من میدونم خدایاااااااا دارم دیوونه میشم
فلش بک به دیروز
ا.ت داشت از خرید برمیگشت ا.د زودتر از ا.ت رفته بود و الان ا.ت مجبور بود تنها نصف شبی تو کوچه ها راه بره بخاطر شلوغی خیابان ها مجبور شد از کوچه ها بره وارد یه کوچه تنگ و تاریک شد کوچه ترسناکی بود ولی برا اینکه زود برسه به خونه مجبور شد از اونجا بره همینطور که داشت راه میرفت با یکی برخورد کرد وقتی سرش آورد بالا
خب برای پارت بعد لایکاش به ۱۰ برسونید و کامنت هم یادتون نره
داشتم به پسری که دیروز بهم پیشنهاد داده بود فکر میکردم گفت تا سه روز وقت دارم وگرنه به زور منو وارد رابطه میکنه خیلی عجیب بود ولی خب من نمیشناختمش موهای سفیدش با پوست شکلاتیش خیلی هماهنگی جالبی داشت
شاید به عنوان دوست پسر خوب باشه اما بازم نمیشناسمش فکر کنم گفت اسمش ایزانا بود خیلی آشنا هست خیلییییییی ولی نمیدونم اون کیه چیکارست اصلا چند سالشه خانوادش خونش وایی خدایا گفت اگه قرار کنم پیدام میکنه اصلا چرا من این همه دختر خوشگل ناز بامزه باید منو انتخاب کنه اصلا بهش میگم نه میخوام ببینم چیکار میخواد بکنه هیچکاریم نمیتونه بکنه من میدونم خدایاااااااا دارم دیوونه میشم
فلش بک به دیروز
ا.ت داشت از خرید برمیگشت ا.د زودتر از ا.ت رفته بود و الان ا.ت مجبور بود تنها نصف شبی تو کوچه ها راه بره بخاطر شلوغی خیابان ها مجبور شد از کوچه ها بره وارد یه کوچه تنگ و تاریک شد کوچه ترسناکی بود ولی برا اینکه زود برسه به خونه مجبور شد از اونجا بره همینطور که داشت راه میرفت با یکی برخورد کرد وقتی سرش آورد بالا
خب برای پارت بعد لایکاش به ۱۰ برسونید و کامنت هم یادتون نره
۲.۹k
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.