پارت 26
جیمین: پاشو بریم پایین غذا بخوریم
ت: من میرم حموم بعد میام
جیمین: باشه
بعدش جیمین رفت سمت کمد لباسش عوض کرد با یه دست لباس دیگه به سمت من اومد
جیمین:بعد حموم اینارو بپوش
ت:باش ممنون
از حموم خارج شدم به سمت لباسای روی تخت رفتم پوشیدمشون پایین رفتم و به سمت اشپز خونه رفتم با یاد
اوری چیزی هینی کشیدم که جیمین گفت
جیمین: چیشد ت؟!
ت:وای جیمین کسی نمیدونه من کجام حتما نگران شدن
جیمین:هوففف گفتم چیشده حالا برو زنگ بزن بهونه ای جور کن
با دو به سمت سالن رفتم که دلم تیر کشید یه اخخخ بلندی گفتم جیمین زود اومد سمتم
جیمین:چیشده درد داری؟ بیا بشین بیا اخه چرا می دویی؟!
رو مبل نشستیم گوشیو برداشتم که زنگ بزنم جیمین موهام نوازش می کرد
ت: چیکار میکنی جیمین دارم زنگ میزنم
جیمین: من چیکارت دارم تو زنگ بزن منم به کارم میرسم
به خونه زنگ زدم اجوما برداشت بلاخره بعد از کلی التماس هزار جور دروغ و ترفند راضیش کردم خونه جولیا هستم گفتم برا امتحان میمونم. اونم گفت باشه ولی فردا زود بیا اقا باهات کار داره
به سمت جیمین برگشتم دستشو گرفتم به سمت اشپز خونه رفتم
25 لایک
20 تا لایک
ت: من میرم حموم بعد میام
جیمین: باشه
بعدش جیمین رفت سمت کمد لباسش عوض کرد با یه دست لباس دیگه به سمت من اومد
جیمین:بعد حموم اینارو بپوش
ت:باش ممنون
از حموم خارج شدم به سمت لباسای روی تخت رفتم پوشیدمشون پایین رفتم و به سمت اشپز خونه رفتم با یاد
اوری چیزی هینی کشیدم که جیمین گفت
جیمین: چیشد ت؟!
ت:وای جیمین کسی نمیدونه من کجام حتما نگران شدن
جیمین:هوففف گفتم چیشده حالا برو زنگ بزن بهونه ای جور کن
با دو به سمت سالن رفتم که دلم تیر کشید یه اخخخ بلندی گفتم جیمین زود اومد سمتم
جیمین:چیشده درد داری؟ بیا بشین بیا اخه چرا می دویی؟!
رو مبل نشستیم گوشیو برداشتم که زنگ بزنم جیمین موهام نوازش می کرد
ت: چیکار میکنی جیمین دارم زنگ میزنم
جیمین: من چیکارت دارم تو زنگ بزن منم به کارم میرسم
به خونه زنگ زدم اجوما برداشت بلاخره بعد از کلی التماس هزار جور دروغ و ترفند راضیش کردم خونه جولیا هستم گفتم برا امتحان میمونم. اونم گفت باشه ولی فردا زود بیا اقا باهات کار داره
به سمت جیمین برگشتم دستشو گرفتم به سمت اشپز خونه رفتم
25 لایک
20 تا لایک
۱۸.۷k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.