تک پارتی
تک پارتی
اههههه اینم شانس منه هوفففف
آخه چرا امروز باید پریود بشم
تف تو این زنگی صبح هم جونگ کوک بهم گفت که شاید تا دیر وقت نیاد خونه
پس امروز قطعا بدبختم پاشدم لباسم رو در اوردم و رفتم حمام شاید حمام دردم رو آروم میکرد
۱ ساعت بعد
دوش آب رو بستم و اومدم بیرون این کار قطعا هیچ کمکی نکرد پس مجبورم منتظر بمونم تا کوک بیاد
رفتم رو مبل نشستم و عروسک کوکی که دقیقا مثل جونگ کوک بود رو گرفتم و بغل کردم تلوزیون رو زدم و منتظر موندم تا بیاد
۵ ساعت بعد
در خونه رو آروم وا کردم چون فکر میکردم که ا.ت خوابه ولی وقتی رفتم تو دیدم رو کاناپه نشسته و پاهاش رو تو دلش جمع کرده هر وقت این کار رو میکرد یعنی درد داره پس با نگرانی رفتم پیشش
کوک:حالت خوبه
ا.ت:نه(بغض)
کوک:چیشده
وقتی اینو بهش گفتم لبش رو گاز گرفت و زمین رو نگاه کرد که متوجه شدم چیشده وایی این گربه کوچولو رو نگاه کن سریع بغلش کردم و با خودم بردمش رو تخت
کوک:چرا هنوز از من خجالت میکشی گربه کوچولو (لبخند)
ا.ت:آخه........نمیدونم حالا که فهمیدی میشه لباس ست کوسه مون رو بیاری...لطفااااا
کوک:آره فقط من تازه از بیرون اومدم دستم رو بشورم الان میام
ا.ت:مرسی راستي گشنت نیست
کوک:نه زیاد
ا.ت:هر وقت اینو میگی یعنی گشنته
کوک:الان برای خودم شیر موز میارم
ا.ت:برای منم شیر کاکائو بیار
کوک:باشه
کوک دستاش رو شست و اومد
جونگکوک:بیا این لباس کوسه تو اینم از لباس کوسه من لباسم رو در اوردم
که کوک گفت:
کوک:وایییی بازم باید ۷ روز منتظر این بدن بمونم
ا.ت:(خنده)تنها خوبیش اینه
کوک:ولی من اون روز تلافی میکنم به هر حال بریم بخوابیم
رفتیم خوابیدیم ولی خوابم نمیبرد زیر چشمی نگاه کردم که دیدم کوک با اون چشماش زل زده به من
کوک:تو هم خوابت نبرد
ا.ت:نه
کوک:پس صبر کن
یهو غیبش زد که دیدم با لپ تاپ و شیر موز و شیر کاکائو اومد
کوک:یادمون رفت اینا رو بخوریم
ا.ت:اوه آره
لپ تاپ رو روشن کرد و فیلم گذاشت بعدش هم منو بغل کرد و گذاشت رو پاهاش شیر کاکائو رو داد دستم و همینجوری فیلم نگاه میکردیم.
پایان
#بی_تی_اس #نامجون #BTS #جین #شوگا #یونگی #اگوست_دی #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیدراما #کیپاپ
اههههه اینم شانس منه هوفففف
آخه چرا امروز باید پریود بشم
تف تو این زنگی صبح هم جونگ کوک بهم گفت که شاید تا دیر وقت نیاد خونه
پس امروز قطعا بدبختم پاشدم لباسم رو در اوردم و رفتم حمام شاید حمام دردم رو آروم میکرد
۱ ساعت بعد
دوش آب رو بستم و اومدم بیرون این کار قطعا هیچ کمکی نکرد پس مجبورم منتظر بمونم تا کوک بیاد
رفتم رو مبل نشستم و عروسک کوکی که دقیقا مثل جونگ کوک بود رو گرفتم و بغل کردم تلوزیون رو زدم و منتظر موندم تا بیاد
۵ ساعت بعد
در خونه رو آروم وا کردم چون فکر میکردم که ا.ت خوابه ولی وقتی رفتم تو دیدم رو کاناپه نشسته و پاهاش رو تو دلش جمع کرده هر وقت این کار رو میکرد یعنی درد داره پس با نگرانی رفتم پیشش
کوک:حالت خوبه
ا.ت:نه(بغض)
کوک:چیشده
وقتی اینو بهش گفتم لبش رو گاز گرفت و زمین رو نگاه کرد که متوجه شدم چیشده وایی این گربه کوچولو رو نگاه کن سریع بغلش کردم و با خودم بردمش رو تخت
کوک:چرا هنوز از من خجالت میکشی گربه کوچولو (لبخند)
ا.ت:آخه........نمیدونم حالا که فهمیدی میشه لباس ست کوسه مون رو بیاری...لطفااااا
کوک:آره فقط من تازه از بیرون اومدم دستم رو بشورم الان میام
ا.ت:مرسی راستي گشنت نیست
کوک:نه زیاد
ا.ت:هر وقت اینو میگی یعنی گشنته
کوک:الان برای خودم شیر موز میارم
ا.ت:برای منم شیر کاکائو بیار
کوک:باشه
کوک دستاش رو شست و اومد
جونگکوک:بیا این لباس کوسه تو اینم از لباس کوسه من لباسم رو در اوردم
که کوک گفت:
کوک:وایییی بازم باید ۷ روز منتظر این بدن بمونم
ا.ت:(خنده)تنها خوبیش اینه
کوک:ولی من اون روز تلافی میکنم به هر حال بریم بخوابیم
رفتیم خوابیدیم ولی خوابم نمیبرد زیر چشمی نگاه کردم که دیدم کوک با اون چشماش زل زده به من
کوک:تو هم خوابت نبرد
ا.ت:نه
کوک:پس صبر کن
یهو غیبش زد که دیدم با لپ تاپ و شیر موز و شیر کاکائو اومد
کوک:یادمون رفت اینا رو بخوریم
ا.ت:اوه آره
لپ تاپ رو روشن کرد و فیلم گذاشت بعدش هم منو بغل کرد و گذاشت رو پاهاش شیر کاکائو رو داد دستم و همینجوری فیلم نگاه میکردیم.
پایان
#بی_تی_اس #نامجون #BTS #جین #شوگا #یونگی #اگوست_دی #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیدراما #کیپاپ
۴.۶k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.