فیک Hard love ادامهpart1
ویو ته
بعد از تموم شدن مدرسه با جیمین به سمت خونه حرکت کردیم میخواستیم وارد خونه شیم که یهو گوشی جیمین زنگ خورد فهمیدم رلشه که فیک کنم اسمش یونگیه انگار میخواست جیمینو برا شام دعوت کنه که جیمین یه نگاهی به من انداخت گفت
جیمین :یونگیااا فک نکنم بتونم بیام
که من دستمو گذاشتم رو شونش آروم بش گفتم طوری نیس برو بالاخره جیمینم زندگی خودشو داره اونم از خدا خواسته با ذوق به همون یارو یونگی گفت پس امشب میبینمت بعد گوشیو قط کرد با ذوق وارد خونه شد و گفت
جیمین:تهیونگااا ممنونم ازت بدو باید آماده شم
ته:چه خبرهههه حالا که خیلی زوده واس آماده شدن
جیمین :نهههه باید از همین حالا کمکم کنی چه لباسی بپوشممممم میخوام حسابی جذاب کنم ☺️😉
ته :باشه بابا برو تا منم بیام
که جیمین یهو لپ ته رو بوس کرد و گفت
جیمین : دمت گرم داداش خودمیییی
ته : باشه حالا خجالتم ندههه
جیمین : باشه ولی چاگیا سرخ میشی خیلی کیوتتتت میشیییی
ته:اینو که گفت پس گردنی نثارش کردم که دوید تو خونه
واییی خدااا من جیمینو با دنیا عوض نمیکنممم😅😍
بعد از تموم شدن مدرسه با جیمین به سمت خونه حرکت کردیم میخواستیم وارد خونه شیم که یهو گوشی جیمین زنگ خورد فهمیدم رلشه که فیک کنم اسمش یونگیه انگار میخواست جیمینو برا شام دعوت کنه که جیمین یه نگاهی به من انداخت گفت
جیمین :یونگیااا فک نکنم بتونم بیام
که من دستمو گذاشتم رو شونش آروم بش گفتم طوری نیس برو بالاخره جیمینم زندگی خودشو داره اونم از خدا خواسته با ذوق به همون یارو یونگی گفت پس امشب میبینمت بعد گوشیو قط کرد با ذوق وارد خونه شد و گفت
جیمین:تهیونگااا ممنونم ازت بدو باید آماده شم
ته:چه خبرهههه حالا که خیلی زوده واس آماده شدن
جیمین :نهههه باید از همین حالا کمکم کنی چه لباسی بپوشممممم میخوام حسابی جذاب کنم ☺️😉
ته :باشه بابا برو تا منم بیام
که جیمین یهو لپ ته رو بوس کرد و گفت
جیمین : دمت گرم داداش خودمیییی
ته : باشه حالا خجالتم ندههه
جیمین : باشه ولی چاگیا سرخ میشی خیلی کیوتتتت میشیییی
ته:اینو که گفت پس گردنی نثارش کردم که دوید تو خونه
واییی خدااا من جیمینو با دنیا عوض نمیکنممم😅😍
۴.۵k
۱۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.