تردید🖤پارت(۱)
توی دفتر کارم بودم و داشتم کارای پرونده جدیدموانجام میدادم که یدفعه صدا های عجیبی اومد و در اتاقم باز شد
خانم منشی: آقا شما حق ندارید برید داخل
خانم ببخشید این آقا بدون هماهنگی اومدن
ا/ت مشکلی نداره خانم منشی شما بفرماید
و آقا شما چرا همچین سروصدایی توی محل کار من ایجاد کردید
جانگ کوک:سلام خانم وکیل درمورد یه پرونده مهم باید باهاتون صحبت کنم
ا/ت بفرمایید بشینید اما این پرونده هر چقدر مهم باشه نباید تو محل کار همهمه به وجود بیارید
جانگ کوک:بله اما خانم منشی اجازه ندادن بیام داخل
ا/ت: باشه چیزی میل دارید؟
جانگ کوک:نه خیلی ممنون راستش شما باید پرونده ما رو قبول کنید
ا/ت پرونده شما چیه؟
جانگ کوک:شما اول باید قبول کنید
ا/ت باید از پرونده اطلاع داشته باشم
جانگ کوک:اگر در مورد پرونده توضیح بدم باید قبول کنید وگرنه...
ا/ت وگرنه چی این رونده کاره ومن باید از پرونده اطلاع داشته باشم
Ms. Gara☘️
خانم منشی: آقا شما حق ندارید برید داخل
خانم ببخشید این آقا بدون هماهنگی اومدن
ا/ت مشکلی نداره خانم منشی شما بفرماید
و آقا شما چرا همچین سروصدایی توی محل کار من ایجاد کردید
جانگ کوک:سلام خانم وکیل درمورد یه پرونده مهم باید باهاتون صحبت کنم
ا/ت بفرمایید بشینید اما این پرونده هر چقدر مهم باشه نباید تو محل کار همهمه به وجود بیارید
جانگ کوک:بله اما خانم منشی اجازه ندادن بیام داخل
ا/ت: باشه چیزی میل دارید؟
جانگ کوک:نه خیلی ممنون راستش شما باید پرونده ما رو قبول کنید
ا/ت پرونده شما چیه؟
جانگ کوک:شما اول باید قبول کنید
ا/ت باید از پرونده اطلاع داشته باشم
جانگ کوک:اگر در مورد پرونده توضیح بدم باید قبول کنید وگرنه...
ا/ت وگرنه چی این رونده کاره ومن باید از پرونده اطلاع داشته باشم
Ms. Gara☘️
۵.۷k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.