فیک کوک ( عشق مافیا ) پارت ۳
از زبان ا/ت
گفتم : جیمین خدا چیکارت کنه الان چه غلطی کنم
گفت : بهت گفتم که چیزی نگو گفتم: خب من از کجا بدونم
گفت : به هر حال مراقب خودت باش گفتم : باشه بای
قطع کردم هر لحظه میترسیدم بهم حمله کنه اوففف عجب گیری کردماااا
حمله نمیکنه نه به قیافش نمیومد شایدم بکنه نهههه صبر کن نمیکنه ( مغزش اِرور داده ) یعنی میکنه.....اصلا چه بدونم بیخیال آخرش میمیرم
( فردا )
از زبان ا/ت
از خونه در اومدم تا برم مطب سواره ماشینم شدم اما احساس میکنم یکی تعقیبم میکنه شاید توهم زدم مهم نیست....وایستا ببینم نه ممکنه همون مافیایه باشه
گفتم : جیمین خدا چیکارت کنه الان چه غلطی کنم
گفت : بهت گفتم که چیزی نگو گفتم: خب من از کجا بدونم
گفت : به هر حال مراقب خودت باش گفتم : باشه بای
قطع کردم هر لحظه میترسیدم بهم حمله کنه اوففف عجب گیری کردماااا
حمله نمیکنه نه به قیافش نمیومد شایدم بکنه نهههه صبر کن نمیکنه ( مغزش اِرور داده ) یعنی میکنه.....اصلا چه بدونم بیخیال آخرش میمیرم
( فردا )
از زبان ا/ت
از خونه در اومدم تا برم مطب سواره ماشینم شدم اما احساس میکنم یکی تعقیبم میکنه شاید توهم زدم مهم نیست....وایستا ببینم نه ممکنه همون مافیایه باشه
۹۷.۴k
۰۴ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.