غرور پارت 18
پس چرا کسی باز نکرد
اینجا خونه اخری حتمااااا جنی باید اینجا باشه
با گریه از اونجا دور شد.
اون ناراحت بود چون شانسش گند زده بود
رفت سمته خیابون و نشست رو نیمکت
_ای خدا چقدر من بد شانسم
از همه ی کارایی که با جنی کرده بود ناراحته(مسخرش میکرد)
_اینطوری نمیشه میمونم دم در تا جنی بیاد
تهیونگ نیم ساعت بیشتر دووم نمیاورد
بلند شد و نا امیدانه رفت سمت خونه
وقتی رسید خونه لباساشو عوض کرد
_جنی پس کجایی من میخوام بهت بگم که عاشقتم
#جنی
_خیلی دلم برای تهیونگ تنگ شده نمیدونم چرا
نگووووو جنی عاشق شدهههههههه
_نگو ک من اونو دوست دارم
_نمیدونم شاید
_باید یطوری بهش بگم
پارت بعدی طولانی میشه😎
اینجا خونه اخری حتمااااا جنی باید اینجا باشه
با گریه از اونجا دور شد.
اون ناراحت بود چون شانسش گند زده بود
رفت سمته خیابون و نشست رو نیمکت
_ای خدا چقدر من بد شانسم
از همه ی کارایی که با جنی کرده بود ناراحته(مسخرش میکرد)
_اینطوری نمیشه میمونم دم در تا جنی بیاد
تهیونگ نیم ساعت بیشتر دووم نمیاورد
بلند شد و نا امیدانه رفت سمت خونه
وقتی رسید خونه لباساشو عوض کرد
_جنی پس کجایی من میخوام بهت بگم که عاشقتم
#جنی
_خیلی دلم برای تهیونگ تنگ شده نمیدونم چرا
نگووووو جنی عاشق شدهههههههه
_نگو ک من اونو دوست دارم
_نمیدونم شاید
_باید یطوری بهش بگم
پارت بعدی طولانی میشه😎
۱۹.۷k
۳۰ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.