Extraordinary 10
ویو_راوی : بعد از این که ا/ت مرخص شد همه تی اکس تی با ریکی و ا/ت رفتن یه کافه یکم حرف بزنن ا/ت هنوز با لباس اجراشون بود و یکم ناراحت به نظر میومد برای همین هیونینگ کای رفته بود تا وفتی ا/ت بیهوش بود براش یه دست دیگه لباس آورده بود
کای : ا/ت برات یه دست لباس راحت آوردم برو تو دستشویی عوضش کن بنظرم ناراحتی
ا/ت : مرسی کای
ا/ت با یه دامنی که پشتش بلند تر بود و پلیور اومد **
ریکی محو نگاه کردنش شده بود **
ریکی در گوش یونجون میگه : هیونگ میشه خواهرت رو قرض بگیرم؟
یونجون : چیه نکنه کراش زدی هاااا
ریکی : اون که هزار درصد ولی خدایی
یونجون : ریکی ا/ت خیلی ادم خجالتی و ساده لوح ولی مهربونیه هر کسی میتونه سریع گولش بزنه خفتش کنه حتی یبار همینقدر ساده بهش ت.ج.ا.و.ز شد اگر قول میدی که توی همه شرایط مراقبش باشی و نزاری کسی نزدیکش بشه باشه چرا که نه
ریکی : هیونگ من به جون خودم قسم میخورم که توی همه شرایط توی خوبی و بدی ها مراقب ا/ت باشم
یونجون : بفرما این تو این آبجی ما
سوبین : راستی ریکی شی من متوجه شدم تو و ا/ت خیلی دوستای خوبی هستین از کی صمیمی شدین؟
ریکی : عام هیونگ اونروزی حال ا/ت بد شد بعد من بردمش پیش خودم که حواسم بهش باشه تا اینکه تو اومدی بردیش
تهیون : جونزززز عجب جنتلمنی
بومگیو : دیدم چقدر با عجله بدو بدو اومدی تا بک استیج که کمک کنی و اینکه چجوری حواست بود تو پله ها نخوره زمین واقعا خیلی مراقبشی
ریکی : سونبه راستش توی مدرسه گاهی بچه ها دستش میندازن که خواهر شماهاست و میگن که احتمالا به سرپرستی گرفتنش و اصن خواهر شماها نیست و اینارو واسه جلب توجه میگه و اذیتش میکنن منم ازش دفاع میکنم عادتم شده همش حواسم بهش باشه
هیونینگ کای : یکی رو هم نداریم اینجوری حواسش به ما باشه
همه ممبرا : ما چمن ایم اینجاااا؟
یونجون : بچه پررو من تورو از ۱۶ سالگیت بزرگ کردم چجوری روت میشه اینو به من بگییییی
کای : گو قولدم
ا/ت : بچه ها نظرتون چیه باهم یه بازی بکنیم
یونجون : بیاین پنج انگشتی بازی کنیم
همه : قبوله
سوبین : من شروع میکنم اهم اهم اگر تاحالا مدرسه رو پیجوندی انگشتتو بیار پایین
همه بجز ا/ت یه انگشتشون پایینه **
ا/ت : ینی ببین با کیا زندگی میکنممممم
تهیون : اگر تاحالا تو توالت عمومی گوزیدی انگشتتو بیار پایین
هیچکس انگشتش پایین نیس **
یونجون : اگر توی این جمع یکی رو دوس داری انگشتتو بیار پایین
ریکی و ا/ت انگشتشون رو میارن پایین*
بومگیو : عوووو داره جالب میشهههههه
ویو_راوی : خلاصه ۵ دقیقه دیگه بازی کردن و اولین نفری که ۵ تا انگشتش پایین بود ا/ت بود و مجازات این بود که یکی رو توی اون جمع ببوسه
ا/ت : مجبورمممم؟
همه : آره
ا/ت ریکی رو نگا میکنه یقشو میگیره میکشه سمت خودش و میبوستش **
یونجون : وااتتتتت؟
سوبین : پشمام چه سریع قانع شد
تهیون : بسم الله....
هیونینگ کای : ایش ایش کیدراما شد
بومگیو : دوستان صحنه دارش نکنین
ا/ت از شدت خجالت رفته زیر میز **
پارت بعدی ایشالا فردا ایشالا ایشالا
حضرت وینچنزو میفرماید چرا لایکا و کامنتا کلا ۰ شده ؟
کای : ا/ت برات یه دست لباس راحت آوردم برو تو دستشویی عوضش کن بنظرم ناراحتی
ا/ت : مرسی کای
ا/ت با یه دامنی که پشتش بلند تر بود و پلیور اومد **
ریکی محو نگاه کردنش شده بود **
ریکی در گوش یونجون میگه : هیونگ میشه خواهرت رو قرض بگیرم؟
یونجون : چیه نکنه کراش زدی هاااا
ریکی : اون که هزار درصد ولی خدایی
یونجون : ریکی ا/ت خیلی ادم خجالتی و ساده لوح ولی مهربونیه هر کسی میتونه سریع گولش بزنه خفتش کنه حتی یبار همینقدر ساده بهش ت.ج.ا.و.ز شد اگر قول میدی که توی همه شرایط مراقبش باشی و نزاری کسی نزدیکش بشه باشه چرا که نه
ریکی : هیونگ من به جون خودم قسم میخورم که توی همه شرایط توی خوبی و بدی ها مراقب ا/ت باشم
یونجون : بفرما این تو این آبجی ما
سوبین : راستی ریکی شی من متوجه شدم تو و ا/ت خیلی دوستای خوبی هستین از کی صمیمی شدین؟
ریکی : عام هیونگ اونروزی حال ا/ت بد شد بعد من بردمش پیش خودم که حواسم بهش باشه تا اینکه تو اومدی بردیش
تهیون : جونزززز عجب جنتلمنی
بومگیو : دیدم چقدر با عجله بدو بدو اومدی تا بک استیج که کمک کنی و اینکه چجوری حواست بود تو پله ها نخوره زمین واقعا خیلی مراقبشی
ریکی : سونبه راستش توی مدرسه گاهی بچه ها دستش میندازن که خواهر شماهاست و میگن که احتمالا به سرپرستی گرفتنش و اصن خواهر شماها نیست و اینارو واسه جلب توجه میگه و اذیتش میکنن منم ازش دفاع میکنم عادتم شده همش حواسم بهش باشه
هیونینگ کای : یکی رو هم نداریم اینجوری حواسش به ما باشه
همه ممبرا : ما چمن ایم اینجاااا؟
یونجون : بچه پررو من تورو از ۱۶ سالگیت بزرگ کردم چجوری روت میشه اینو به من بگییییی
کای : گو قولدم
ا/ت : بچه ها نظرتون چیه باهم یه بازی بکنیم
یونجون : بیاین پنج انگشتی بازی کنیم
همه : قبوله
سوبین : من شروع میکنم اهم اهم اگر تاحالا مدرسه رو پیجوندی انگشتتو بیار پایین
همه بجز ا/ت یه انگشتشون پایینه **
ا/ت : ینی ببین با کیا زندگی میکنممممم
تهیون : اگر تاحالا تو توالت عمومی گوزیدی انگشتتو بیار پایین
هیچکس انگشتش پایین نیس **
یونجون : اگر توی این جمع یکی رو دوس داری انگشتتو بیار پایین
ریکی و ا/ت انگشتشون رو میارن پایین*
بومگیو : عوووو داره جالب میشهههههه
ویو_راوی : خلاصه ۵ دقیقه دیگه بازی کردن و اولین نفری که ۵ تا انگشتش پایین بود ا/ت بود و مجازات این بود که یکی رو توی اون جمع ببوسه
ا/ت : مجبورمممم؟
همه : آره
ا/ت ریکی رو نگا میکنه یقشو میگیره میکشه سمت خودش و میبوستش **
یونجون : وااتتتتت؟
سوبین : پشمام چه سریع قانع شد
تهیون : بسم الله....
هیونینگ کای : ایش ایش کیدراما شد
بومگیو : دوستان صحنه دارش نکنین
ا/ت از شدت خجالت رفته زیر میز **
پارت بعدی ایشالا فردا ایشالا ایشالا
حضرت وینچنزو میفرماید چرا لایکا و کامنتا کلا ۰ شده ؟
۸.۱k
۱۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.