چندپارتی هری پاتر
عشق در هاگوارتز
Part5
دراکو ویو:چرا از هر کی خوشم میاد این پاتر زودتر میره بهش میچسبه ایش الانم که چسبیده به ات....این دفعه رو دیگه بهت اجازه نمیدم پاتر ات رو هم ازم بگیره به سمتشون رفتم
دراکو:سلام بانوی من
ات:سلام دراکو خوبی؟!
هری:شما همو میشناسید؟!
ات:آره دیروز با هم آشنا شدیم
هری:چه خوب(حرصی)
دراکو:تو چطوری؟!
ات:خوبم
دراکو:خب پس منم خوبم..سلام پاتر تازه دیدمت
هری:سلام مالفوی(حرصی)
دراکو:نظرت چیه با هم بریم زمین کوییدیچ به ات هم نشون بدیم
هری:خوبه ات میای؟!
ات:خب از دوساعت وقت استراحت فقط ۱۵ دقیقه مونده فکر نکنم برای امروز وقت بشه. اگه میشه یه روز دیگه
دراکو:اوه درست میگی....خب فردا خوبه؟!
ات:به تکالیفی که میدن بستگی داره😅
دراکو:اوهوم خب میای با هم بریم؟!
ات:آره حتما....هری تو هم با ما میای؟!
که هرمیون از اونور هری رو صدا میزنه
هری ویو:ای بابا هرمیون نمیتونستی یکم دیر تر بیای الان موقعی که باید با ات باشم باید بیای
هری:ات ببخشید باید برم تو و دراکو با هم برید
ات:باشه فعلا کلاس میبینمت
دراکو ویو:ایول با ات تنها شدم حالا چی بهش بگم
ات ویو:خوبه آلیس گفت ازشون دور باشم الان دوست هم که شدیم ای خداااا
هرمیون:اون دختره کی بود؟!
هری:یه دانش آموز جدید بود
هرمیون:تو به همه ی دانش آموزای اینجوری خوش آمد میگی؟!
هری:آره...خب...یه جورایی
رون:هری دروغ نگو معلومه بد رو دختره کراش زدی
هری:نه خیر
ادامه دارد.......
Part5
دراکو ویو:چرا از هر کی خوشم میاد این پاتر زودتر میره بهش میچسبه ایش الانم که چسبیده به ات....این دفعه رو دیگه بهت اجازه نمیدم پاتر ات رو هم ازم بگیره به سمتشون رفتم
دراکو:سلام بانوی من
ات:سلام دراکو خوبی؟!
هری:شما همو میشناسید؟!
ات:آره دیروز با هم آشنا شدیم
هری:چه خوب(حرصی)
دراکو:تو چطوری؟!
ات:خوبم
دراکو:خب پس منم خوبم..سلام پاتر تازه دیدمت
هری:سلام مالفوی(حرصی)
دراکو:نظرت چیه با هم بریم زمین کوییدیچ به ات هم نشون بدیم
هری:خوبه ات میای؟!
ات:خب از دوساعت وقت استراحت فقط ۱۵ دقیقه مونده فکر نکنم برای امروز وقت بشه. اگه میشه یه روز دیگه
دراکو:اوه درست میگی....خب فردا خوبه؟!
ات:به تکالیفی که میدن بستگی داره😅
دراکو:اوهوم خب میای با هم بریم؟!
ات:آره حتما....هری تو هم با ما میای؟!
که هرمیون از اونور هری رو صدا میزنه
هری ویو:ای بابا هرمیون نمیتونستی یکم دیر تر بیای الان موقعی که باید با ات باشم باید بیای
هری:ات ببخشید باید برم تو و دراکو با هم برید
ات:باشه فعلا کلاس میبینمت
دراکو ویو:ایول با ات تنها شدم حالا چی بهش بگم
ات ویو:خوبه آلیس گفت ازشون دور باشم الان دوست هم که شدیم ای خداااا
هرمیون:اون دختره کی بود؟!
هری:یه دانش آموز جدید بود
هرمیون:تو به همه ی دانش آموزای اینجوری خوش آمد میگی؟!
هری:آره...خب...یه جورایی
رون:هری دروغ نگو معلومه بد رو دختره کراش زدی
هری:نه خیر
ادامه دارد.......
۱۳.۵k
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.