وانشات دوراهی عشق پارت 6
از زبان تهیونگ
اون کی بود که به جای ا/ت جواب داد صداش خیلی آشنا بود ولی یادم نیست کی بود ....یعنی اون با ا/ت چیکار داره .....یعنی الان ا/ت پیش اون مردک چیکار میکنه ....نک..کنه اون مرد جونگ کوک باشه ...... با عجله سوار ماشینم شدم به سمت خونه ی جونگ کوک راه افتادم ..البته فکر نکنم دیگه اونجا خونش باشه من همیشه به بهانه ی درس میرفتم خونه ی جونگ کوک ولی بیشتر شبها رو یا بازی میکردیم و یا با هم به بار میرفتیم و مست بر می گشتیم ....... دقیقا اولین باری که ا/ت رو دیدم یادمه من جونگ کوک اون رو توی بار دیدیم ......
از زبان ا/ت
از خواب بیدار شدم یادم نمی اومد که کی خوابم برده بود شکمم به غار غار افتاده بود خیلی گرسنم بود . از روی تخت بلند شدم با اینکه میدونستم در قفله دستگیره ی در رو پایین اوردم باورم..... نمی شد !!!؟ در باز بود خیلی آروم از اتاق اومدم بیرون هیچ کس نبود خیلی یواشکی رفتم پایین داشتم در بیرون رو باز میکردم تا فرار کنم که ......
جونگ کوک : جایی میخوای بری ..
از ترس لکنت زبان گرفتم
ا/ت : م....من ..می .... می خواهس.....تم ...ببرم دست شویی .....اره دست شویی کجاس ؟!
جونگ کوک : دست چپ کنار رختشور خونس
ا/ت : اها
رو به جایی که گفت راه افتادم وارد دست شویی شدم نمیدونستم باید چطوری از اینجا فرار کنم .....که یکهو فکری به سرم زد .........صورتم رو شستم و خشک کردم از دست شویی بیرون اومدم رو به آشپز خونه راه افتادم دیدم جونگ کوک داره میز رو می چینه رفتم کمکش میز رو چیدیم رو به جونگ کوک ایستادم و
ا/ت : خب دیگه تموم شد ....راستی !!!گوشی من کجاس
جونگ کوک : برای چته ؟!
ا/ت : کار دارم خوب
جونگ کوک : روی میز پذیرایه
اومدم برم گوشیم رو بیارم که پام گیر کرد به پایه میز و افتادم روی جونگ کوک لبامون روی هم قرار گرفته بود که .......
اون کی بود که به جای ا/ت جواب داد صداش خیلی آشنا بود ولی یادم نیست کی بود ....یعنی اون با ا/ت چیکار داره .....یعنی الان ا/ت پیش اون مردک چیکار میکنه ....نک..کنه اون مرد جونگ کوک باشه ...... با عجله سوار ماشینم شدم به سمت خونه ی جونگ کوک راه افتادم ..البته فکر نکنم دیگه اونجا خونش باشه من همیشه به بهانه ی درس میرفتم خونه ی جونگ کوک ولی بیشتر شبها رو یا بازی میکردیم و یا با هم به بار میرفتیم و مست بر می گشتیم ....... دقیقا اولین باری که ا/ت رو دیدم یادمه من جونگ کوک اون رو توی بار دیدیم ......
از زبان ا/ت
از خواب بیدار شدم یادم نمی اومد که کی خوابم برده بود شکمم به غار غار افتاده بود خیلی گرسنم بود . از روی تخت بلند شدم با اینکه میدونستم در قفله دستگیره ی در رو پایین اوردم باورم..... نمی شد !!!؟ در باز بود خیلی آروم از اتاق اومدم بیرون هیچ کس نبود خیلی یواشکی رفتم پایین داشتم در بیرون رو باز میکردم تا فرار کنم که ......
جونگ کوک : جایی میخوای بری ..
از ترس لکنت زبان گرفتم
ا/ت : م....من ..می .... می خواهس.....تم ...ببرم دست شویی .....اره دست شویی کجاس ؟!
جونگ کوک : دست چپ کنار رختشور خونس
ا/ت : اها
رو به جایی که گفت راه افتادم وارد دست شویی شدم نمیدونستم باید چطوری از اینجا فرار کنم .....که یکهو فکری به سرم زد .........صورتم رو شستم و خشک کردم از دست شویی بیرون اومدم رو به آشپز خونه راه افتادم دیدم جونگ کوک داره میز رو می چینه رفتم کمکش میز رو چیدیم رو به جونگ کوک ایستادم و
ا/ت : خب دیگه تموم شد ....راستی !!!گوشی من کجاس
جونگ کوک : برای چته ؟!
ا/ت : کار دارم خوب
جونگ کوک : روی میز پذیرایه
اومدم برم گوشیم رو بیارم که پام گیر کرد به پایه میز و افتادم روی جونگ کوک لبامون روی هم قرار گرفته بود که .......
۳۴۵.۴k
۲۶ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.