عشق من فصل2 p4
کوک:ات من اومدم
ات:سریع تست رو قایم کردم
کوک:کجایی
ات:اومدم...چقد زود اومدی
کوک:آخه تهیونگو آوردم اینجا
تهیونگ:سلام
ات:تهیونگ گریه کردی
تهیونگ:نه فقط گرد خاک رفته تو چشمام
کوک:تهیونگ بیا بشین...خب بگو
تهیونگ:جونگ کوک در اطلاعی که سوآ از تو خوشش میاد
کوک:چی از من؟
تهیونگ:اره.......
........
ات:میتونی بری....عه سوآ خانم
سوآ:چی میخوای ازم
ات:اونو من باید از تو بپرسم تو از من چی میخوای
سوآ:کسی که دوسش دارم کسی که تو از من دزدیدی
ات:من دزدیدم؟تو نمیتونی اینو بگی چون اون ماله منه
سوآ:بدون جونگ کوک رو از چنگت در میارم
ات:تو نمیتونی...بلاخره اون بابای بچه منه
سوآ:چی...
ات:*پوزخند*
........
این پارت کوتاه شد ببخشید♡
ات:سریع تست رو قایم کردم
کوک:کجایی
ات:اومدم...چقد زود اومدی
کوک:آخه تهیونگو آوردم اینجا
تهیونگ:سلام
ات:تهیونگ گریه کردی
تهیونگ:نه فقط گرد خاک رفته تو چشمام
کوک:تهیونگ بیا بشین...خب بگو
تهیونگ:جونگ کوک در اطلاعی که سوآ از تو خوشش میاد
کوک:چی از من؟
تهیونگ:اره.......
........
ات:میتونی بری....عه سوآ خانم
سوآ:چی میخوای ازم
ات:اونو من باید از تو بپرسم تو از من چی میخوای
سوآ:کسی که دوسش دارم کسی که تو از من دزدیدی
ات:من دزدیدم؟تو نمیتونی اینو بگی چون اون ماله منه
سوآ:بدون جونگ کوک رو از چنگت در میارم
ات:تو نمیتونی...بلاخره اون بابای بچه منه
سوآ:چی...
ات:*پوزخند*
........
این پارت کوتاه شد ببخشید♡
۵.۱k
۱۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.