قلب بنفش 💜 part :۳
ا.ت ویو :
با ماشین رفتیم طرف کنسرت رسیدیم پیاده شدیم
+وایییییییی عررررر خدایااااا چقد منتظر بودم دوباره کنسرت بزارننن
/واییی خدای منننن بریم تو
رفتیم داخل خیلی جمعیت زیاد بود ولی ما ردیف جلو بودیم که یهو گروه بی تی اس اومدن
/وایییی ا.ت من دارم برای شوگا میمیرم
+معلومه با کتک آوردنش خوابش میاد 😂
/😂
+واییی ،واییی کن بمیرم برای کوکککک خدایااا
کوک ویو :
امروز کنسرت داشتیم خیلی خوشحال بودم رفتیم داشتیم اجرا میکردیم که نظرم به دو نفر جلب شد داشتن خیلی کیوت ذوق میکردن اما یکیشون خیلی قشنگتر بود یهو برگشت نگام کرد لپاش گل انداخته بود یه چشمک بهش زدم و رفتم اونور ولی نمیدونم چرا یجوری شدم شایدم از خوشحالی بود .
ا.ت ویو :
+وایییییی وای وای وای ماریااااا ماریااااااا دیدیدییی؟
/بهت چشمککک زدددد عر عر عر عر عر خدایییی من
+وای من دارم از ذوق میترکممممم خدایا !
/حالا شوگا منو عنم حساب نمیکنه 😂
+😂😩
/چرا اینجوری میکنی ؟
+وای یاد اون نگاه کوک میوفتم قلبم میریزهههه به خدا که من تا آخر عمر سینگل میمیونم
/😂
ویو کوک:
هی زیر چشمی بهش نگاه میکردم اما تابلو نمیکردم که دیدم ته اومد پیشم
ته :چرا هی به اون دختره نگاه میکنی ؟خبرایه ؟
(علامت کوک_)
_آیش این حرفا چیه فقط..فقط ..
ته:عاشقش شدی 😂
_عهع نه شایدم آره خداکنه برای فن ساین بیاد نگاش کن چطوری بالا پایین میپره اما اما تابلو نکن
ته:آره خیلی کیوته کناریش خواهرشه فک کنم چقد این دوتا آشنان
_آشنا؟
ته:آهاااا فهمیدم این دوتا دخترای آقای لی و آقای کیم هستن(گایز فامیلی ماریا کیم هستش )اونی که کت آبی پوشیدن دختر لی هستش و اونی که ذغالی پوشیده دختر کیم هستش اسم اونی ذغالی پوشیده ماریاس اما اون یکی رو یادم نمیاد اما اسم قشنگی داشت
_از کجا میشناسی
ته:پدر این دوتا باهم بزرگترین شرکت طراحی لباس رو دارن
_اوه پس....
حمایت پلیز 💜
با ماشین رفتیم طرف کنسرت رسیدیم پیاده شدیم
+وایییییییی عررررر خدایااااا چقد منتظر بودم دوباره کنسرت بزارننن
/واییی خدای منننن بریم تو
رفتیم داخل خیلی جمعیت زیاد بود ولی ما ردیف جلو بودیم که یهو گروه بی تی اس اومدن
/وایییی ا.ت من دارم برای شوگا میمیرم
+معلومه با کتک آوردنش خوابش میاد 😂
/😂
+واییی ،واییی کن بمیرم برای کوکککک خدایااا
کوک ویو :
امروز کنسرت داشتیم خیلی خوشحال بودم رفتیم داشتیم اجرا میکردیم که نظرم به دو نفر جلب شد داشتن خیلی کیوت ذوق میکردن اما یکیشون خیلی قشنگتر بود یهو برگشت نگام کرد لپاش گل انداخته بود یه چشمک بهش زدم و رفتم اونور ولی نمیدونم چرا یجوری شدم شایدم از خوشحالی بود .
ا.ت ویو :
+وایییییی وای وای وای ماریااااا ماریااااااا دیدیدییی؟
/بهت چشمککک زدددد عر عر عر عر عر خدایییی من
+وای من دارم از ذوق میترکممممم خدایا !
/حالا شوگا منو عنم حساب نمیکنه 😂
+😂😩
/چرا اینجوری میکنی ؟
+وای یاد اون نگاه کوک میوفتم قلبم میریزهههه به خدا که من تا آخر عمر سینگل میمیونم
/😂
ویو کوک:
هی زیر چشمی بهش نگاه میکردم اما تابلو نمیکردم که دیدم ته اومد پیشم
ته :چرا هی به اون دختره نگاه میکنی ؟خبرایه ؟
(علامت کوک_)
_آیش این حرفا چیه فقط..فقط ..
ته:عاشقش شدی 😂
_عهع نه شایدم آره خداکنه برای فن ساین بیاد نگاش کن چطوری بالا پایین میپره اما اما تابلو نکن
ته:آره خیلی کیوته کناریش خواهرشه فک کنم چقد این دوتا آشنان
_آشنا؟
ته:آهاااا فهمیدم این دوتا دخترای آقای لی و آقای کیم هستن(گایز فامیلی ماریا کیم هستش )اونی که کت آبی پوشیدن دختر لی هستش و اونی که ذغالی پوشیده دختر کیم هستش اسم اونی ذغالی پوشیده ماریاس اما اون یکی رو یادم نمیاد اما اسم قشنگی داشت
_از کجا میشناسی
ته:پدر این دوتا باهم بزرگترین شرکت طراحی لباس رو دارن
_اوه پس....
حمایت پلیز 💜
۱۱.۴k
۰۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.