قمار پارت 1
ویو جیهوپ:
امروز صبح وقتی از خونه پام بیرون گذاشتم که برم سرکار یه نفر یه دستمال رو دهنم گذاشت ..........
بیدار شدم تو یه ماشین بودم اعضا هم بودن
جیهوپ : دارن برای ران بی تی اس فیلم میگیرن نه
نامجون: نه خیرم مارو دزدیدن
جونگ کوک: به ما شیرموز هم میدین
بادیگارد: 😶😑
جیمین: رسما مارو دزدیدن
تهیونگ: چرا مارو دزدیدین
بادیگارد: انقد سوال نپرسید رسیدیم اونجا میفهمید
رسیدیم به یه عمارت بزرگ...... اسلاید 3
مارو بردن داخل روی مبل نشستیم ازمون پذیرایی کردن
شوگا: اونقد بعد نمیگیذره، بمونیم چی
جین: اونقد کی کارمونو برسه
بادیگاردا : خانوم اومد
اعضا: خانوم
در باز شد یه زن اومد داخل
بزار بگم زیباترین زن اومد داخل
ویو ا. ت:
.... استایل ا. ت اسلاید دو موهاشو بالا دم اسبی بسته بود
بادیگاردا خم شدن
ا. ت: سلام، مثل اینکه مهمونامون رسیدن
نامجون: دعوتمون نکردی مارو دزدیدی
ا. ت: صبور باش
رو به خدمت کار: کیفمو بر تو اتاقم
خدمت کار : چشم خانوم
جونگ کوک: مافیا چیزی هستی
رفتم نشستم رو مبل
ا. ت: من مافیام و بزرگترین قاچاق اسحله تو آسیا دسته منه
جیهوپ: چه خشن
ا. ت: و اینکه به قول دوستتون شمارو دزدیدم بخاطر اینکه
(قضیه تعریف کرد)
نامجون: از پی دی نیم انتظار نداشتم
تهیونگ : حالا چقدر بهت بدهی داره
ا. ت : اندازه 5 الماس ، شما تا اون موقع اینجا میمونید هر چی بخواید واستون فراهم میکنم و اینجا مثل خونه خودتون بدونید
ا. ت: من به شما هیچ آسیبی نمیزنم من فقط میخوام پی دی نیم با ترس پولمو بهم برگردونه
نامجون: قول میدی به ما آسیب نزنی
ا. ت : قول، قول ا. ت قوله
خدمت کار : خانوم ناهار آماده
ا. ت : بریم ناهار بخوریم
سر ناهار کلی حرف زدیم تونستم اعتمادشونو جلب کنم و صمیمی شم
جونگ کوک: کجایی
ا. ت: ایرانی
نامجون: چه اتفاقی واسه خانوادت پیش اومد
ا. ت: من وقتی 12 سالم بود به کره اومدیم و پدر مادرم تو تصادف فوت شدن
اون موقعه 17 سالم بود
بعد اتاق هر کدومو بهشون نشون دادم
تهیونگ: اینجا از اتاق خودمم بزرگ تره
شوگا : تختش نرم تره
نامجون: ما اگه وسیله از خونمون بخوایم چی
ا. ت: چی میخوای
نامجون: کتاب
ا. ت: طبقه بالا کتابخونه داره
نامجون: چه عالی
همه رفتن تو اتاقشون
رو به جیهوپ: تو چیزی نمی خوای
یه لحظه هول شد
جیهوپ: نه ممنون همچی هست
ا. ت: اگه چیزی لازم داری طبقه بالا هستم
جیهوپ: باشه
رفتم تو اتاقم
امروز صبح وقتی از خونه پام بیرون گذاشتم که برم سرکار یه نفر یه دستمال رو دهنم گذاشت ..........
بیدار شدم تو یه ماشین بودم اعضا هم بودن
جیهوپ : دارن برای ران بی تی اس فیلم میگیرن نه
نامجون: نه خیرم مارو دزدیدن
جونگ کوک: به ما شیرموز هم میدین
بادیگارد: 😶😑
جیمین: رسما مارو دزدیدن
تهیونگ: چرا مارو دزدیدین
بادیگارد: انقد سوال نپرسید رسیدیم اونجا میفهمید
رسیدیم به یه عمارت بزرگ...... اسلاید 3
مارو بردن داخل روی مبل نشستیم ازمون پذیرایی کردن
شوگا: اونقد بعد نمیگیذره، بمونیم چی
جین: اونقد کی کارمونو برسه
بادیگاردا : خانوم اومد
اعضا: خانوم
در باز شد یه زن اومد داخل
بزار بگم زیباترین زن اومد داخل
ویو ا. ت:
.... استایل ا. ت اسلاید دو موهاشو بالا دم اسبی بسته بود
بادیگاردا خم شدن
ا. ت: سلام، مثل اینکه مهمونامون رسیدن
نامجون: دعوتمون نکردی مارو دزدیدی
ا. ت: صبور باش
رو به خدمت کار: کیفمو بر تو اتاقم
خدمت کار : چشم خانوم
جونگ کوک: مافیا چیزی هستی
رفتم نشستم رو مبل
ا. ت: من مافیام و بزرگترین قاچاق اسحله تو آسیا دسته منه
جیهوپ: چه خشن
ا. ت: و اینکه به قول دوستتون شمارو دزدیدم بخاطر اینکه
(قضیه تعریف کرد)
نامجون: از پی دی نیم انتظار نداشتم
تهیونگ : حالا چقدر بهت بدهی داره
ا. ت : اندازه 5 الماس ، شما تا اون موقع اینجا میمونید هر چی بخواید واستون فراهم میکنم و اینجا مثل خونه خودتون بدونید
ا. ت: من به شما هیچ آسیبی نمیزنم من فقط میخوام پی دی نیم با ترس پولمو بهم برگردونه
نامجون: قول میدی به ما آسیب نزنی
ا. ت : قول، قول ا. ت قوله
خدمت کار : خانوم ناهار آماده
ا. ت : بریم ناهار بخوریم
سر ناهار کلی حرف زدیم تونستم اعتمادشونو جلب کنم و صمیمی شم
جونگ کوک: کجایی
ا. ت: ایرانی
نامجون: چه اتفاقی واسه خانوادت پیش اومد
ا. ت: من وقتی 12 سالم بود به کره اومدیم و پدر مادرم تو تصادف فوت شدن
اون موقعه 17 سالم بود
بعد اتاق هر کدومو بهشون نشون دادم
تهیونگ: اینجا از اتاق خودمم بزرگ تره
شوگا : تختش نرم تره
نامجون: ما اگه وسیله از خونمون بخوایم چی
ا. ت: چی میخوای
نامجون: کتاب
ا. ت: طبقه بالا کتابخونه داره
نامجون: چه عالی
همه رفتن تو اتاقشون
رو به جیهوپ: تو چیزی نمی خوای
یه لحظه هول شد
جیهوپ: نه ممنون همچی هست
ا. ت: اگه چیزی لازم داری طبقه بالا هستم
جیهوپ: باشه
رفتم تو اتاقم
۱۰.۶k
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.