پارت۷۲
۴ سال گذشت تو این سالا ما بزرگ ترین باند مافیای جهان رو راه انداختیم
-زندگییم
-جونم
-میگم برا امشب من لباس ندارم بیا بریم بگیریم
-اینهمه لباس ولی اوکی عشقم بریم راستی
-جونم
-رها من فردا باید برم کانادا قراداد دارم پس اگه دوست داشته باشی باید اینجا بمونی چون خطر ناکه با من بیای
-خطرناک؟ برا چی اونوقت ؟من چرا نباید بیام؟
-ادم های خطرناکین نمیشه بیای همین که گفتم میمونی خونه
-نه من باهات میام خونه هم نمیمونم تو میخوای یه غلطی بکنی که میگی من نیام
-اخه بعد ۴ سال این چه حرفیه رها
-اگه من نیام دیگه باید بیخیالم شی
-اخه کی اینا رو مدریت کنه
-روهامو الکس . کورش چه بخوای چه نخوای من میام
-خیل خب باشع میگم برا تو هم بلیط بگیرن فعلا بیا بریم لباس بگیریم
-بریم
رفتیم داخل یه پاساژ امشب تم سیاه بود قمار بازا و آدمای مشهور جهان امشب قرار بود تو مهمونی یه مافیا دیگه شرکت کنن
-کورش این لباس اوکیه؟
-اره خوبه برو بپوشش
-حله
از پروف اومد بیرون
-اوففف
-کورش زشته
-مهم نیست
اتاق پروف بزرگ بود قد یه اتاق کوچیک بود برا همین درو بستم و رفتم داخل نزدیکش شدم و اون وایساده بود (بقیش تو کامنت ها)
-زندگییم
-جونم
-میگم برا امشب من لباس ندارم بیا بریم بگیریم
-اینهمه لباس ولی اوکی عشقم بریم راستی
-جونم
-رها من فردا باید برم کانادا قراداد دارم پس اگه دوست داشته باشی باید اینجا بمونی چون خطر ناکه با من بیای
-خطرناک؟ برا چی اونوقت ؟من چرا نباید بیام؟
-ادم های خطرناکین نمیشه بیای همین که گفتم میمونی خونه
-نه من باهات میام خونه هم نمیمونم تو میخوای یه غلطی بکنی که میگی من نیام
-اخه بعد ۴ سال این چه حرفیه رها
-اگه من نیام دیگه باید بیخیالم شی
-اخه کی اینا رو مدریت کنه
-روهامو الکس . کورش چه بخوای چه نخوای من میام
-خیل خب باشع میگم برا تو هم بلیط بگیرن فعلا بیا بریم لباس بگیریم
-بریم
رفتیم داخل یه پاساژ امشب تم سیاه بود قمار بازا و آدمای مشهور جهان امشب قرار بود تو مهمونی یه مافیا دیگه شرکت کنن
-کورش این لباس اوکیه؟
-اره خوبه برو بپوشش
-حله
از پروف اومد بیرون
-اوففف
-کورش زشته
-مهم نیست
اتاق پروف بزرگ بود قد یه اتاق کوچیک بود برا همین درو بستم و رفتم داخل نزدیکش شدم و اون وایساده بود (بقیش تو کامنت ها)
۸۴۴
۱۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.