آخرین بوسه ۸۰
جونگ کوک:
منم با نظر شماها موافقم،خودمم موندم چجوری زنم چاق نمیشه
راوی:
همون موقع ات از دست جونگ کوک خیلی عصبانی شد به خاطر همین بلند شد
و رفت پیش جین و نامجون نشست
و بعد رو به جونگ کوک گفت:
اصلا من دیگه با تو و دوستات قهرم به غیر از جین و نامجون
تا جونگ کوک اومد حرف بزنه ات جین رو بغل کرد و بهش گفت:
جین میخوای به شیکمم دست بزنی
ببینی بچه لگد میزنه یا نه؟
جین با ذوق گفت:
چی!میتونم واقعا دست بزنم؟
ات لبخندی زد و گفت:
آره میتونی هندسام من
(ات این کارو می کرد تا حرص جونگ کوک رو در بیاره)
جونگ کوک پوزخندی زد و به ات با حالت طلبکارانه ای گفت:
ات الان این کارو می کنی تا تلافی کنی؟
فکر نکن من یه ذره هم حسودیم نمیشه
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
منم با نظر شماها موافقم،خودمم موندم چجوری زنم چاق نمیشه
راوی:
همون موقع ات از دست جونگ کوک خیلی عصبانی شد به خاطر همین بلند شد
و رفت پیش جین و نامجون نشست
و بعد رو به جونگ کوک گفت:
اصلا من دیگه با تو و دوستات قهرم به غیر از جین و نامجون
تا جونگ کوک اومد حرف بزنه ات جین رو بغل کرد و بهش گفت:
جین میخوای به شیکمم دست بزنی
ببینی بچه لگد میزنه یا نه؟
جین با ذوق گفت:
چی!میتونم واقعا دست بزنم؟
ات لبخندی زد و گفت:
آره میتونی هندسام من
(ات این کارو می کرد تا حرص جونگ کوک رو در بیاره)
جونگ کوک پوزخندی زد و به ات با حالت طلبکارانه ای گفت:
ات الان این کارو می کنی تا تلافی کنی؟
فکر نکن من یه ذره هم حسودیم نمیشه
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
۱۰.۴k
۲۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.