سناریو
وقتی می گیم م.ی.ک.ن.ی.م
نامجون: داشت کتاب می خوند که گفتی میای امشب باهم اهم کنیم و یهو سرشو اورد بالا کتاب رو کنار گزاشت و انداختت روی پاهاش و شرو کرد به کیس رفتن باهات که رفتید توی اتاق
جین: داشت غذا درست می کرد که از پشت بغلش کردی و بهش گفتی دلم واسه دی*ک کینگ سایزت تنگ شده و اونم نگات کرد و بردت خوابوند روی کاناپه و اهم که بوسدسوختنی حس کردید که بلند شد رفت غذا رو خاموش کنه که توهم خجالت کشیدی و دویدی توی اتاق که اونم اومد و ادامه دادین.
شوگا: خواب یود و تو در گوشش گفتی م.ی.ک.ن.ی.م که بیدار شد و گفت سری قبلی که به گوه.خوردن و التماس افاده بودی رو یادت بیاد و بعدش اگه فکر کردی و مطمئن شدی دوباره صدام کن و خوابید
جی هوپ: پس دلت می خواد مامان بشی؟
ا.ت: اوم (می برتت توی اتاق)
جیمین: باهم تو حموم بودین و کرده بودین که گفتی دوباره می خوای و همون موقع از مارک کردن گردنت شروع کرد.
تهیونگ: قبل از اینکه جملتو تموم کنی لباست رو جر داد و رفت سمت سی.نه هات.
جونگ کوک: شما دارین همش می کنین و نیازی به این جمله نیست
لایک و کامنت لطفا و لطفا توی پیوی درخواستی بدید
نامجون: داشت کتاب می خوند که گفتی میای امشب باهم اهم کنیم و یهو سرشو اورد بالا کتاب رو کنار گزاشت و انداختت روی پاهاش و شرو کرد به کیس رفتن باهات که رفتید توی اتاق
جین: داشت غذا درست می کرد که از پشت بغلش کردی و بهش گفتی دلم واسه دی*ک کینگ سایزت تنگ شده و اونم نگات کرد و بردت خوابوند روی کاناپه و اهم که بوسدسوختنی حس کردید که بلند شد رفت غذا رو خاموش کنه که توهم خجالت کشیدی و دویدی توی اتاق که اونم اومد و ادامه دادین.
شوگا: خواب یود و تو در گوشش گفتی م.ی.ک.ن.ی.م که بیدار شد و گفت سری قبلی که به گوه.خوردن و التماس افاده بودی رو یادت بیاد و بعدش اگه فکر کردی و مطمئن شدی دوباره صدام کن و خوابید
جی هوپ: پس دلت می خواد مامان بشی؟
ا.ت: اوم (می برتت توی اتاق)
جیمین: باهم تو حموم بودین و کرده بودین که گفتی دوباره می خوای و همون موقع از مارک کردن گردنت شروع کرد.
تهیونگ: قبل از اینکه جملتو تموم کنی لباست رو جر داد و رفت سمت سی.نه هات.
جونگ کوک: شما دارین همش می کنین و نیازی به این جمله نیست
لایک و کامنت لطفا و لطفا توی پیوی درخواستی بدید
۵.۸k
۲۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.