ویو جونگکوک
ویو جونگکوک
زیاد کار نداشتم برای روز ولی باید شب میرفتم رفتم خونه که دیدم اون دختره داره با بادیگاردم دعوا میکنه رفتم پیششون
_اینجا چه خبره
%قربان من به خانم گفتم که شما نمیزارین بیان حیاط ایشون هم قبول نکردن و نمیرن داخل
_باشه میتونی بری
%چشم
_تو چرا نرفتی داخل
+چون حوصلم سر رفته بود نمیتونم داخل حیاطم بیام
_نه نمیتونی
+مگه من زندانیم
_خیلی حرف میزنی برو داخل
+اصلا نمیرم میخوای چیکار کنی
+خیلی زبون درازی خودت خواستی
(جونگکوک بلندش میکنه میبره داخل خونه)
+ایشش منو بزار زمین
_تا تو باشی انقدر لجبازی نکنی بامن
+گگگگ (مثلا ادای جونگکوکو در میاره)
(جونگکوک اتو برد اتاق خودشم رفت داخل اتاق خودش)
زیاد کار نداشتم برای روز ولی باید شب میرفتم رفتم خونه که دیدم اون دختره داره با بادیگاردم دعوا میکنه رفتم پیششون
_اینجا چه خبره
%قربان من به خانم گفتم که شما نمیزارین بیان حیاط ایشون هم قبول نکردن و نمیرن داخل
_باشه میتونی بری
%چشم
_تو چرا نرفتی داخل
+چون حوصلم سر رفته بود نمیتونم داخل حیاطم بیام
_نه نمیتونی
+مگه من زندانیم
_خیلی حرف میزنی برو داخل
+اصلا نمیرم میخوای چیکار کنی
+خیلی زبون درازی خودت خواستی
(جونگکوک بلندش میکنه میبره داخل خونه)
+ایشش منو بزار زمین
_تا تو باشی انقدر لجبازی نکنی بامن
+گگگگ (مثلا ادای جونگکوکو در میاره)
(جونگکوک اتو برد اتاق خودشم رفت داخل اتاق خودش)
۱.۳k
۱۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.