تو گر سبزی
تو گر سبزی
من آن زردرویِ بی تکرارِ
شب مانندِ آشوبم
که شب ها غصه را بر درد میکوبم
تو گر آبی
من آن مشکیِ آلوده به پاییزِ پر از وهمم
که با هرکس و با هرچیزی در دنیاست
بی رحمم!..
من آن دردم
که وصفش را توانی خواند
اما درکش از تو پیشی میگیرد
من آن گلبرگ مغرورم!
که در سرمایِ بی مانندِ این شب هایِ طولانی
تحمل کرده وهمت را
ولی
بی تو نمیمیرد!..
من آن زردرویِ بی تکرارِ
شب مانندِ آشوبم
که شب ها غصه را بر درد میکوبم
تو گر آبی
من آن مشکیِ آلوده به پاییزِ پر از وهمم
که با هرکس و با هرچیزی در دنیاست
بی رحمم!..
من آن دردم
که وصفش را توانی خواند
اما درکش از تو پیشی میگیرد
من آن گلبرگ مغرورم!
که در سرمایِ بی مانندِ این شب هایِ طولانی
تحمل کرده وهمت را
ولی
بی تو نمیمیرد!..
۲۴.۶k
۲۶ آذر ۱۳۹۸