p14
رفتم بالا قفل درو باز کردم با سنگینی چیزی در متوقف شد
دیدم ا/ت خوابش رفته بود .
صورتش خیلی قرمز بود بغلش کردم گزاشتم روی تخت داشتم میرفتم بیرون که یهو یه حسی بهم گفت برگردم برگشتم و دستم رو روی پیشونیش گزاشتم تب داشت
ولی خوب من کاری ازم بر نمیومد
رفتم پایین
_چش بود هیونگ؟
جیهوپ:خوابش رفته بود
نامجون:حالش خوب بود؟
جیهوپ:چی..اره خوب بود😄
ویو راوی:
یک هفته گذشته بود و کار ا/ت از صبح تا شب گریه کردن بود
یک روز کوک رفت به ا/ت غذا بده (توی یک هفته نه آب خورده نه غذا)
دید ا/ت از چشاش خون میاد
سریع گوشیش رو برداشت و به دکتر زنگ زد
دکتر بعد آمدن و معالجه ا/ت گفت:
خیلی ضعیف شدن شاید…..
_شاید چی؟
دکتر:خوب شاید بمیرن
_قبل اینکه بمیره من ترو میکشم (خشن شد🤣)
ویک تیر توی جمجمه دکتر زد و………….
برای قسمت بعد
۱۵لایک💜💜💜💜
میخوام چند پارتی فول اسمات بزارم اگه میخوایم توی کامنتا بگید
دیدم ا/ت خوابش رفته بود .
صورتش خیلی قرمز بود بغلش کردم گزاشتم روی تخت داشتم میرفتم بیرون که یهو یه حسی بهم گفت برگردم برگشتم و دستم رو روی پیشونیش گزاشتم تب داشت
ولی خوب من کاری ازم بر نمیومد
رفتم پایین
_چش بود هیونگ؟
جیهوپ:خوابش رفته بود
نامجون:حالش خوب بود؟
جیهوپ:چی..اره خوب بود😄
ویو راوی:
یک هفته گذشته بود و کار ا/ت از صبح تا شب گریه کردن بود
یک روز کوک رفت به ا/ت غذا بده (توی یک هفته نه آب خورده نه غذا)
دید ا/ت از چشاش خون میاد
سریع گوشیش رو برداشت و به دکتر زنگ زد
دکتر بعد آمدن و معالجه ا/ت گفت:
خیلی ضعیف شدن شاید…..
_شاید چی؟
دکتر:خوب شاید بمیرن
_قبل اینکه بمیره من ترو میکشم (خشن شد🤣)
ویک تیر توی جمجمه دکتر زد و………….
برای قسمت بعد
۱۵لایک💜💜💜💜
میخوام چند پارتی فول اسمات بزارم اگه میخوایم توی کامنتا بگید
۷.۱k
۰۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.