فیک جونگکوک:زیرزمین
فیک جونگکوک:زیرزمین
part⁵¹
ویو جونگکوک
صدای ا.ت رو که شنیدم خیلی خوشحال شدم از.ت خیل حالش خوب بود خیل خوشحال بود بعد رفتم به ا.ت پیام دادم
گفت...
+جونگکوک همه خوابند
_خوابت میاد
+نه خوابم نمیبره
_خب خوبه الگه هم خوابت میآمد نمی ذاشتم بخوابی
+ولی من میخوابیدم
_نه بابا راست میگی میخوای امتحان کنیم؟
+خب از اونجایی که من خوابم نمیاد نه نمیشه
_باشه خب بگو ببینم آنجا چطوره؟
+جونگکوک از فرودگاه تو دانشگاه که با تاکسی آمدم خیلی خوب بود خیلی قشنگ بود باید اینحا رک ببینی اگه ببینی دیگه دلت نیم خواد بری
_الان تو دیگه نمی خوای بیای؟
+چرا مگه میشه تو مامان رو ول کنم
_خب خوبه اگه نمی خواستی بیای بزور میآوردمت
+وای راستش خیلی دلم میخواد وقتی برگشتم دوباره زندگی خوبی که داشتیم رو تجربه کنم اره یکم بحساب میکردیم اما بازم خوب بود
_اره دلم برات تنگ شده
+جونگکوک
_بله؟
+اون حرفی که توی فرودگاه بهم زدی؟
_کدوم حرف؟
+اون حرفی که موقع رفتن بهم زدی؟
_اعم...خب بگو چی گفتم
+اعممممم...خیلی ولش کن
_خب بگو چی گفتم
+نمی خواد ولش کن
_باشه
(ا.ت جونگکوک با هم حرف زدن بعد که تموم شد هر دو تاشون خوابیدن)
part⁵¹
ویو جونگکوک
صدای ا.ت رو که شنیدم خیلی خوشحال شدم از.ت خیل حالش خوب بود خیل خوشحال بود بعد رفتم به ا.ت پیام دادم
گفت...
+جونگکوک همه خوابند
_خوابت میاد
+نه خوابم نمیبره
_خب خوبه الگه هم خوابت میآمد نمی ذاشتم بخوابی
+ولی من میخوابیدم
_نه بابا راست میگی میخوای امتحان کنیم؟
+خب از اونجایی که من خوابم نمیاد نه نمیشه
_باشه خب بگو ببینم آنجا چطوره؟
+جونگکوک از فرودگاه تو دانشگاه که با تاکسی آمدم خیلی خوب بود خیلی قشنگ بود باید اینحا رک ببینی اگه ببینی دیگه دلت نیم خواد بری
_الان تو دیگه نمی خوای بیای؟
+چرا مگه میشه تو مامان رو ول کنم
_خب خوبه اگه نمی خواستی بیای بزور میآوردمت
+وای راستش خیلی دلم میخواد وقتی برگشتم دوباره زندگی خوبی که داشتیم رو تجربه کنم اره یکم بحساب میکردیم اما بازم خوب بود
_اره دلم برات تنگ شده
+جونگکوک
_بله؟
+اون حرفی که توی فرودگاه بهم زدی؟
_کدوم حرف؟
+اون حرفی که موقع رفتن بهم زدی؟
_اعم...خب بگو چی گفتم
+اعممممم...خیلی ولش کن
_خب بگو چی گفتم
+نمی خواد ولش کن
_باشه
(ا.ت جونگکوک با هم حرف زدن بعد که تموم شد هر دو تاشون خوابیدن)
۵.۶k
۲۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.