هر شب که می خواهم بخوابم به این فکر میکنم،
هر شب که می خواهم بخوابم به این فکر میکنم،
که صبح با صدای ضربانِ قلبِ تو بیدار می شوم و آرامش میگیرم ...
صبح می شود،صدای ضربانِ قلبت را در گوش هایم؟
نه،
در سَرَم؟
نه،
صدای ضربان قلبت را در تمامِ تنم حس میکنم ...
سرم را روی سینه اَت گذاشته اَم و خوابیدم ...
با هر دم و بازدمت سرم بالا و پایین می رود
و امتدادِ موهای بلندم شانه هایت را نوازش می کند ...
با یک لبخند شیرین و آرامشی عمیق از خواب بیدار میشوم
و مثل هر روز صبح،عطرِ جای خالی اَت را نفس میکشم ...
که صبح با صدای ضربانِ قلبِ تو بیدار می شوم و آرامش میگیرم ...
صبح می شود،صدای ضربانِ قلبت را در گوش هایم؟
نه،
در سَرَم؟
نه،
صدای ضربان قلبت را در تمامِ تنم حس میکنم ...
سرم را روی سینه اَت گذاشته اَم و خوابیدم ...
با هر دم و بازدمت سرم بالا و پایین می رود
و امتدادِ موهای بلندم شانه هایت را نوازش می کند ...
با یک لبخند شیرین و آرامشی عمیق از خواب بیدار میشوم
و مثل هر روز صبح،عطرِ جای خالی اَت را نفس میکشم ...
۸.۹k
۲۸ مهر ۱۴۰۱