رمان عشق فیک[پارت اول ]
رمان عشق فیک[پارت اول ]
از زبون ا/ت:
پس چرا این گوساله نمیاد اووفف....آهان اومد.
+هوویی گوساالهه بدو بیا کار داریم
♡باش بابا اومدم نرره خرر...خوب برنامه چیه؟
+ببین امروز قراره چند تا دیگه عین قبل بریزن تو ولی اینبار فرق داره نمیدونم چه فرقی اینو رئیس بهم گفت ولی نگفت که چه فرقی داره اینبار باید همه جا برق بزنه اوکی؟
♡باشه فهمیدم بزن بریم(نکته:ات و آیو تو بار کار میکنن)
شب
از زبون کوک: واسه بار یه تیشرت مشکی با شلوار لی پوشیدم و یه کتونی و کلاه خیلی گنگ و برداشتم و رفتم سراغ جیمین هرچی اصرار کردیم ته نیومد و خودمون رفتیم
×مین بریم ؟
●بریم
یکم بعد رسیدیم و همه دخترا عین کنه میچسبیدن بهمون اما فقط یه دختره اونجا بود که اصلا نگاهمونم نمیکرد از اونجایی که برامون شراب می آورد فهمیدم اونجا کار میکنه ولی برام مهم نبود رفتمو دستشو گرفتم و رفتم تو یکی از اتاقای بار
+هوی چیکار میکنی
×هیسس امروز اعصاب ندارم پس هیچی نگو
لباسای اتو در میاره
+آهای ولم کن میگم برو (هلش میده اما بی فایدس)
×گفتم ساکت(با یکم داد)
+چیکار میکنی هق نکن برو با توام هق مرتیکه مست که نیستی پس چتهه هاا(با داد)
×لباساشو در اووردم و به کارم ادامه دادم که...
.
.
.
.
.
.
خوب بچه ها اینم پارت اول امیدوارم خوشتون اومده باشه
شرطا: ۵ تا لایک و ۳ تا کامنت.
از زبون ا/ت:
پس چرا این گوساله نمیاد اووفف....آهان اومد.
+هوویی گوساالهه بدو بیا کار داریم
♡باش بابا اومدم نرره خرر...خوب برنامه چیه؟
+ببین امروز قراره چند تا دیگه عین قبل بریزن تو ولی اینبار فرق داره نمیدونم چه فرقی اینو رئیس بهم گفت ولی نگفت که چه فرقی داره اینبار باید همه جا برق بزنه اوکی؟
♡باشه فهمیدم بزن بریم(نکته:ات و آیو تو بار کار میکنن)
شب
از زبون کوک: واسه بار یه تیشرت مشکی با شلوار لی پوشیدم و یه کتونی و کلاه خیلی گنگ و برداشتم و رفتم سراغ جیمین هرچی اصرار کردیم ته نیومد و خودمون رفتیم
×مین بریم ؟
●بریم
یکم بعد رسیدیم و همه دخترا عین کنه میچسبیدن بهمون اما فقط یه دختره اونجا بود که اصلا نگاهمونم نمیکرد از اونجایی که برامون شراب می آورد فهمیدم اونجا کار میکنه ولی برام مهم نبود رفتمو دستشو گرفتم و رفتم تو یکی از اتاقای بار
+هوی چیکار میکنی
×هیسس امروز اعصاب ندارم پس هیچی نگو
لباسای اتو در میاره
+آهای ولم کن میگم برو (هلش میده اما بی فایدس)
×گفتم ساکت(با یکم داد)
+چیکار میکنی هق نکن برو با توام هق مرتیکه مست که نیستی پس چتهه هاا(با داد)
×لباساشو در اووردم و به کارم ادامه دادم که...
.
.
.
.
.
.
خوب بچه ها اینم پارت اول امیدوارم خوشتون اومده باشه
شرطا: ۵ تا لایک و ۳ تا کامنت.
۳.۱k
۱۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.