one love
#one_love
Part 1
ویو ا/ت
سلام من کیم ا/ت هستم ۱۹ سالمه پدرم رو از بچگی از دست دادم و با مادرم تنهایی زندگی میکنم راستش من دانشجو هستم و از بچگی عاشق پسری به اسم کیم تهیونگ هستم
..................«*»................
ویو ا/ت
از خواب بیدار شدم اوه نه دیر کردم رفتم دست/شویی کارای لازمه رو کردم و لباس مناسبی پوشیدم موهامو از پشت دم اسبی بستم و یه رژ کالباسی همراه یه خط چشم گربه ای زدم
کفشامو پوشیدم و زودی از خونه زدم بیرون و به طرف دانشگاه میدویدم
رسیدم دانشگاه و به ساعتم نگاه کردم الان استاد کلاسه فاطحمو خوندم و در زدم
استاد:بیا تو
درو باز کردم
ا/ت:ببخشید استاد میش بیام تو
استاد:دیر کردی
ا/ت:دیگ تکرار نمیش
استاد:بیا تو
رفتم و نشستم سر جام تهیونگ درست جلوی من نشسته بود
کتاب فیزیکمو در اوردم ک استاد شروع به درس دادن کرد
....
بلخره بعد ۲ساعت درس خستع کننده استاد یع خسته نباشیدی گف و رفت
بلند شدم خواستم برم ک قلدرای مدرسه جلومو گرفتن
میا:هوی تو با ما بیا
ا/ت:چرا؟
میا:دخترا بیارینش
یونا موهامو گرفتو منو به پشت دانشگاه بردن
میا:شنیدم ک رو تهیونگ کراشی ک هیچ فامیل هم هستین
ا/ت:ا....اره
میا:تو گ/وه خوردی رو تهیونگ کراشی
میا:هی جک بیا ادمش کن
جک یکی از پسرای قلدر بود
میا اینا رفتن ک جک سمتم اومد و موهامو کشید احساس کنده شدن کردم
ا/ت:اخخخخ
جک:پس رو عشق خاهرم کراشی؟
ا/ت:ا...ام....اما اون ک د...دوسم نداره
جک:به هرحال تو ک دوسش داری
با مشتش یکی زد تو شکمم که جیغی کشیدم
ا/ت:ولم کن
یکی دیگ هم بهم زد ک افتادم زمین
جک:دیگ به تهیونگ نزدیک نشو
بعد فکمو گرفت و گف
جک:با این صورت زشت کسی عاشقت نمیشه
بعد بلند شد شد با پاش یکی به شکمم زد و رفت
خیلی درد داشتم نمیتونستم تکون بخورم ک.....
Part 1
ویو ا/ت
سلام من کیم ا/ت هستم ۱۹ سالمه پدرم رو از بچگی از دست دادم و با مادرم تنهایی زندگی میکنم راستش من دانشجو هستم و از بچگی عاشق پسری به اسم کیم تهیونگ هستم
..................«*»................
ویو ا/ت
از خواب بیدار شدم اوه نه دیر کردم رفتم دست/شویی کارای لازمه رو کردم و لباس مناسبی پوشیدم موهامو از پشت دم اسبی بستم و یه رژ کالباسی همراه یه خط چشم گربه ای زدم
کفشامو پوشیدم و زودی از خونه زدم بیرون و به طرف دانشگاه میدویدم
رسیدم دانشگاه و به ساعتم نگاه کردم الان استاد کلاسه فاطحمو خوندم و در زدم
استاد:بیا تو
درو باز کردم
ا/ت:ببخشید استاد میش بیام تو
استاد:دیر کردی
ا/ت:دیگ تکرار نمیش
استاد:بیا تو
رفتم و نشستم سر جام تهیونگ درست جلوی من نشسته بود
کتاب فیزیکمو در اوردم ک استاد شروع به درس دادن کرد
....
بلخره بعد ۲ساعت درس خستع کننده استاد یع خسته نباشیدی گف و رفت
بلند شدم خواستم برم ک قلدرای مدرسه جلومو گرفتن
میا:هوی تو با ما بیا
ا/ت:چرا؟
میا:دخترا بیارینش
یونا موهامو گرفتو منو به پشت دانشگاه بردن
میا:شنیدم ک رو تهیونگ کراشی ک هیچ فامیل هم هستین
ا/ت:ا....اره
میا:تو گ/وه خوردی رو تهیونگ کراشی
میا:هی جک بیا ادمش کن
جک یکی از پسرای قلدر بود
میا اینا رفتن ک جک سمتم اومد و موهامو کشید احساس کنده شدن کردم
ا/ت:اخخخخ
جک:پس رو عشق خاهرم کراشی؟
ا/ت:ا...ام....اما اون ک د...دوسم نداره
جک:به هرحال تو ک دوسش داری
با مشتش یکی زد تو شکمم که جیغی کشیدم
ا/ت:ولم کن
یکی دیگ هم بهم زد ک افتادم زمین
جک:دیگ به تهیونگ نزدیک نشو
بعد فکمو گرفت و گف
جک:با این صورت زشت کسی عاشقت نمیشه
بعد بلند شد شد با پاش یکی به شکمم زد و رفت
خیلی درد داشتم نمیتونستم تکون بخورم ک.....
۱۸.۹k
۰۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.