کازینو
مرسی که شرایطو رسوندین☆
******
از ماشین پیاده کردو توی عمارتش پرتم کرد
جونگکوک : از کی انقدر هرزه شدی ؟ هااا ؟ بنال دیگه ؟تا ازت چشم برمیدارم باید با یه پسر ببینمت؟...بازم دلت کتک میخواد ؟*داد*
ات : تو کیه من میشی ؟ کیه من میشی؟ با بقیه خدمتکارا مثل برده رفتار نمیکنی .چرا انقدر اذیتم میکنی هانننننن. دقیقا کیه من میشی *داد و گریه*
جئون من مال تو نیستم . هر کاری که تو بگی انجام نمیدم . زندگی خودمو دارم . تو خودت میری با هر دختری خوش و بش میکنی به من که میرسه نباید انجام بدم ؟*داد و گریه *
جونگکوک : به ات نزدیک شدو دستاشو بالای سرش پین کرد و به دیوار کوبوندش. تو مال منی . تو دختر پاک منی . از وقتی پاتو توی این عمارت گذاشتی مال من شدی . تنها کسی که میتونه دستشو رو بدنت بکشه منم . *درحالی که نفس های گرمش تو صورت ات میخورد *درحالی که نفسای گرمش تو صورت ات پرت میشد و عصبانی*
ات : ادم کسی رو که دوسش داره کتک میزنه ؟ تو میری با دخترای دیگه لاس میزنی بعد دوسم داری ؟ جئون من مال تو نیستم هیچوقت هم نبودم .
جونگکوک : تو حسودی کردی ؟*خنده*
ات : خب که چی ؟ اره حسودی کردم حالا هم ولم کن . خواست دستشو از دست جونگکوک بکشه بیرون که جونگکوک جدی شد و دستشو گرفت
جونگکوک : حق نداری دستتو بکشی*عصبی*
ات : چرا برندارم؟ تو کیه من میشی ؟ تو فقط رئیسمی دوست پسرم نیستی . شوهرم نیستی من مال تو نیستم .
جونگکوک : جرئت داری حرفتو تکرار کن و بعد لبای داغشو روی لبای ات کوبوند و خیس میخوردتشون .ات با تعجب به صحنه روبروش خیره شده بود ولی بعدش تونست تحمل کنه و اونم شروع کرد و همراهی کرد . صدای بوسه ی خیس و داغشون کل عمارتو پر کرده . گوشاشون با صدای خیس لباشون نوازش میشد . ات برای تسلط بیشتر پاهاشو دور کمر جونگکوک حلقه کرد و دستاشو روی صورت جونگکوک گذاشت . جونگکوک هم ات و روی اپن گذاشت و با بی میلی از ات جدا شد و سرشو به پیشونی ات چسبوند.
جونگکوک : دوست دارم فرشته بی بالم
ات : منم
جونگکوک : با این حرف ات وحشی شد و دوباره بوسه خشنی رو شروع کردن و به سمت اتاق حرکت کردن تا دعا بخونن.
به امید بوسه ی لب هایی که بجز درد از آن چیزی ندیدم .....
<<پایان خیالات سول>>
*****
ممنون ازتون که تا اخر این فیک همراهم بودین
شرایط برای شروع فیک بعدی :
لایک : ۱۳ تا
کامنت : ۵ تا
******
از ماشین پیاده کردو توی عمارتش پرتم کرد
جونگکوک : از کی انقدر هرزه شدی ؟ هااا ؟ بنال دیگه ؟تا ازت چشم برمیدارم باید با یه پسر ببینمت؟...بازم دلت کتک میخواد ؟*داد*
ات : تو کیه من میشی ؟ کیه من میشی؟ با بقیه خدمتکارا مثل برده رفتار نمیکنی .چرا انقدر اذیتم میکنی هانننننن. دقیقا کیه من میشی *داد و گریه*
جئون من مال تو نیستم . هر کاری که تو بگی انجام نمیدم . زندگی خودمو دارم . تو خودت میری با هر دختری خوش و بش میکنی به من که میرسه نباید انجام بدم ؟*داد و گریه *
جونگکوک : به ات نزدیک شدو دستاشو بالای سرش پین کرد و به دیوار کوبوندش. تو مال منی . تو دختر پاک منی . از وقتی پاتو توی این عمارت گذاشتی مال من شدی . تنها کسی که میتونه دستشو رو بدنت بکشه منم . *درحالی که نفس های گرمش تو صورت ات میخورد *درحالی که نفسای گرمش تو صورت ات پرت میشد و عصبانی*
ات : ادم کسی رو که دوسش داره کتک میزنه ؟ تو میری با دخترای دیگه لاس میزنی بعد دوسم داری ؟ جئون من مال تو نیستم هیچوقت هم نبودم .
جونگکوک : تو حسودی کردی ؟*خنده*
ات : خب که چی ؟ اره حسودی کردم حالا هم ولم کن . خواست دستشو از دست جونگکوک بکشه بیرون که جونگکوک جدی شد و دستشو گرفت
جونگکوک : حق نداری دستتو بکشی*عصبی*
ات : چرا برندارم؟ تو کیه من میشی ؟ تو فقط رئیسمی دوست پسرم نیستی . شوهرم نیستی من مال تو نیستم .
جونگکوک : جرئت داری حرفتو تکرار کن و بعد لبای داغشو روی لبای ات کوبوند و خیس میخوردتشون .ات با تعجب به صحنه روبروش خیره شده بود ولی بعدش تونست تحمل کنه و اونم شروع کرد و همراهی کرد . صدای بوسه ی خیس و داغشون کل عمارتو پر کرده . گوشاشون با صدای خیس لباشون نوازش میشد . ات برای تسلط بیشتر پاهاشو دور کمر جونگکوک حلقه کرد و دستاشو روی صورت جونگکوک گذاشت . جونگکوک هم ات و روی اپن گذاشت و با بی میلی از ات جدا شد و سرشو به پیشونی ات چسبوند.
جونگکوک : دوست دارم فرشته بی بالم
ات : منم
جونگکوک : با این حرف ات وحشی شد و دوباره بوسه خشنی رو شروع کردن و به سمت اتاق حرکت کردن تا دعا بخونن.
به امید بوسه ی لب هایی که بجز درد از آن چیزی ندیدم .....
<<پایان خیالات سول>>
*****
ممنون ازتون که تا اخر این فیک همراهم بودین
شرایط برای شروع فیک بعدی :
لایک : ۱۳ تا
کامنت : ۵ تا
۷.۸k
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.