part ①⑦
از زبان ا.ت
ا.ت : استاد ولی...
استاد : همین ک گفتم
ا.ت : چشم
شاگرده با صورت خونیش اومد ت کلاس و همه با تعجب بش نگا میکردن
پسره : استاد...ببین شاگردت چ بلایی سرم اورد( اشاره ب کوک )
استاد : همین الان برو دفتر تا تکلیفتو روشن کنن
کوک خواست بره ولی دستشو گرفتم
ا.ت ب پسره : چرا نگفتی قبلش چکار کردی
پسره : چکار کردم
پسره : من کاری نکردم
ا.ت : باش...همینو ب دوربینای مدرسه بگو
دست کوک رو گرفتم و رفتیم سمت دفتر مدیر
مدیر : چی شده
ا.ت : میشه یه لحظه دوربینا رو چک کنین...شاگرد جدید مدرسه ی گوهی خورده ک نباید میخورد و الان انداخت تقصیر ما
مدیر : باشه
مدیر دوربینا رو برگردوند
مدیر : خب میخواست بهت تجاوز کنه یعنی ؟
ا.ت : اوهوم
مدیر از سر جاش بلند شد و رفتیم سمت کلاس مدیر : آقای پارک تو اخراجی..این مدرسه سال هاست ک بهترین مدرسه شناخته شده بعد تو میای همچین کاری میکنی
پسره : اقای مدیر دیگه تکرار نمیشه قول میدم
مدیر : وقتی داشتی اون کارو میکردی باید به فکر اینجا هم باشی
پسره : اقای مدیر ازتون خواهش میکنم اینبار ببخشید
مدیر : ازت تعهد میگیرم بار دیگه بخشش درکار نیست
پسره :چشم
مدیر : شما هم بنشینید سرکلاستون دیگه
ا.ت و کوک : چشم
(بعد کلاس )
جیوو اومد پیشمون
جیوو : چ اتفاقی افتاد ما نمیدونیم🗿
ا.ت : هیچی
کوک : اون پسره میخواس ب ا.ت دس درازی کنه
جیوو : هوم🗿..هوممم🌚..فک کنم باید خیلی مواظبش باشی 🌚..ممکنه ا.ت ت خونه خودمون هم امنیت نداشته باشه🌚
کوک : ت که ماشالا همه رو حریفی
جیوو: ولی فک کنم ا.ت رو بزاری پیشت بهتره
کوک : باشه امشب میام میبرمش
ا.ت : جیوووووو
جیوو : راست میگمخو
یونگی : منم با نظر جیوو موافقم😔
ا.ت : مث اینکه گربه و سگ اشتی کردن
کوک : اره خیلی هم باهم جور شدن
همون پسره اومد سمتمون
جیوو : ها چیه پررو گوه اضافه خوردی اینجا هم میای
کوک : فکر کنم یادش رف چی بش گفتم
پسره : نیومدم واسه دعوا
پسره ی نگا بم کرد بعد میخواست بهم دست بده ولی کوک دستمو گرفت
ا.ت : نیازی ب معذرت خواهی نیس بخشیدمت
کوک : بخشیدت حالا برو
پسره : میتونم باتون دوست بشم؟
کوک : نه
پسره : من دوستی اینجا ندارم
کوک : این همه آدم
پسره : ینی میخوای بگی ک شما ادم نیستید 🗿..باشه
پسره از پیشمون رف
ا.ت : استاد ولی...
استاد : همین ک گفتم
ا.ت : چشم
شاگرده با صورت خونیش اومد ت کلاس و همه با تعجب بش نگا میکردن
پسره : استاد...ببین شاگردت چ بلایی سرم اورد( اشاره ب کوک )
استاد : همین الان برو دفتر تا تکلیفتو روشن کنن
کوک خواست بره ولی دستشو گرفتم
ا.ت ب پسره : چرا نگفتی قبلش چکار کردی
پسره : چکار کردم
پسره : من کاری نکردم
ا.ت : باش...همینو ب دوربینای مدرسه بگو
دست کوک رو گرفتم و رفتیم سمت دفتر مدیر
مدیر : چی شده
ا.ت : میشه یه لحظه دوربینا رو چک کنین...شاگرد جدید مدرسه ی گوهی خورده ک نباید میخورد و الان انداخت تقصیر ما
مدیر : باشه
مدیر دوربینا رو برگردوند
مدیر : خب میخواست بهت تجاوز کنه یعنی ؟
ا.ت : اوهوم
مدیر از سر جاش بلند شد و رفتیم سمت کلاس مدیر : آقای پارک تو اخراجی..این مدرسه سال هاست ک بهترین مدرسه شناخته شده بعد تو میای همچین کاری میکنی
پسره : اقای مدیر دیگه تکرار نمیشه قول میدم
مدیر : وقتی داشتی اون کارو میکردی باید به فکر اینجا هم باشی
پسره : اقای مدیر ازتون خواهش میکنم اینبار ببخشید
مدیر : ازت تعهد میگیرم بار دیگه بخشش درکار نیست
پسره :چشم
مدیر : شما هم بنشینید سرکلاستون دیگه
ا.ت و کوک : چشم
(بعد کلاس )
جیوو اومد پیشمون
جیوو : چ اتفاقی افتاد ما نمیدونیم🗿
ا.ت : هیچی
کوک : اون پسره میخواس ب ا.ت دس درازی کنه
جیوو : هوم🗿..هوممم🌚..فک کنم باید خیلی مواظبش باشی 🌚..ممکنه ا.ت ت خونه خودمون هم امنیت نداشته باشه🌚
کوک : ت که ماشالا همه رو حریفی
جیوو: ولی فک کنم ا.ت رو بزاری پیشت بهتره
کوک : باشه امشب میام میبرمش
ا.ت : جیوووووو
جیوو : راست میگمخو
یونگی : منم با نظر جیوو موافقم😔
ا.ت : مث اینکه گربه و سگ اشتی کردن
کوک : اره خیلی هم باهم جور شدن
همون پسره اومد سمتمون
جیوو : ها چیه پررو گوه اضافه خوردی اینجا هم میای
کوک : فکر کنم یادش رف چی بش گفتم
پسره : نیومدم واسه دعوا
پسره ی نگا بم کرد بعد میخواست بهم دست بده ولی کوک دستمو گرفت
ا.ت : نیازی ب معذرت خواهی نیس بخشیدمت
کوک : بخشیدت حالا برو
پسره : میتونم باتون دوست بشم؟
کوک : نه
پسره : من دوستی اینجا ندارم
کوک : این همه آدم
پسره : ینی میخوای بگی ک شما ادم نیستید 🗿..باشه
پسره از پیشمون رف
۸۱.۱k
۰۹ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.