ستاره درخشان پارت8❤️✨️
لونا تو خواب دست یونگی رو گرفت
همون لحظه تهیونگ اومد ......
تهیونگ: یونگی چیکار میکنی
یونگی: هیچی خُروپف میکرد خواستم صدا از خودش در نیاره
تهیونگ: ای دختره احمق تو این جای سرد خوابش برده
تهیونگ لونا رو بغل کرد بُرد اتاقش
لونا تو خواب حرف میزد
لونا" مامان لطفا نرووو مامان دلم برات تنگ شده چرا ولم کردی
تهیونگ: ناراحت شد ......
تهیونگ اشکای لونا رو پاک کرد سرشو ناز کرد لونا خوابش برد
صبح شد
لونا بیدار شد دید تو تخت تهیونگ کنارش خوابیده
لونا: جیغغغغغغغغغغغغع
تهیونگ: چیه ترسوندیم
تهیونگ: دیشب رو کاناپه خوابت برد من آوردمت اتاقت
وقتی میخواستم برم دستمو گرفتی گفتی نرو منم کنارت موندم
لونا: ببخشید.
تهیونگ: خوبی هم بهت نیومده
جیمین: چرا تهیونگ صبح به این زودی از اتاق لونا میاد بیرون
....
جیمین رفت اتاق لونا
دید دستبند تهیونگ دست لوناست
لونا: صبح بخیر جیمین.
جیمین: اوم صبح توهم بخیر ناراحت شدو رفت
تهیونگ: امروز تولد لونا
بقیه اعضا واقعا
تهیونگ: اره بیاید کنار استخر سوپرایزش کنیم
بقیه اعضا باشه
جین: من کیکش رو میپزم
تهیونگ: اوکی
جیهوپ اخبار رو دید
تا اهنگشون که برای دیبو قرار بود بخونن بخش شدع
شب شد
همه از عصبانیت تولد لونا یادشون رفت
لونا: انگار هیچ کی تولد منو یادش نیست از روز نحس تولدم متنفرم
لونا همینطور که داشت کنار استخر راه میرفت افتاد تو استخر
لونا: کمک لطفا کمکم کنید من شنا بلد نیستم
لونا داشت غرق میشد و صدای اهنگ اعضا انقدر بلند بود که کسی صدای لونا رو نمیشنید .........
همون لحظه تهیونگ اومد ......
تهیونگ: یونگی چیکار میکنی
یونگی: هیچی خُروپف میکرد خواستم صدا از خودش در نیاره
تهیونگ: ای دختره احمق تو این جای سرد خوابش برده
تهیونگ لونا رو بغل کرد بُرد اتاقش
لونا تو خواب حرف میزد
لونا" مامان لطفا نرووو مامان دلم برات تنگ شده چرا ولم کردی
تهیونگ: ناراحت شد ......
تهیونگ اشکای لونا رو پاک کرد سرشو ناز کرد لونا خوابش برد
صبح شد
لونا بیدار شد دید تو تخت تهیونگ کنارش خوابیده
لونا: جیغغغغغغغغغغغغع
تهیونگ: چیه ترسوندیم
تهیونگ: دیشب رو کاناپه خوابت برد من آوردمت اتاقت
وقتی میخواستم برم دستمو گرفتی گفتی نرو منم کنارت موندم
لونا: ببخشید.
تهیونگ: خوبی هم بهت نیومده
جیمین: چرا تهیونگ صبح به این زودی از اتاق لونا میاد بیرون
....
جیمین رفت اتاق لونا
دید دستبند تهیونگ دست لوناست
لونا: صبح بخیر جیمین.
جیمین: اوم صبح توهم بخیر ناراحت شدو رفت
تهیونگ: امروز تولد لونا
بقیه اعضا واقعا
تهیونگ: اره بیاید کنار استخر سوپرایزش کنیم
بقیه اعضا باشه
جین: من کیکش رو میپزم
تهیونگ: اوکی
جیهوپ اخبار رو دید
تا اهنگشون که برای دیبو قرار بود بخونن بخش شدع
شب شد
همه از عصبانیت تولد لونا یادشون رفت
لونا: انگار هیچ کی تولد منو یادش نیست از روز نحس تولدم متنفرم
لونا همینطور که داشت کنار استخر راه میرفت افتاد تو استخر
لونا: کمک لطفا کمکم کنید من شنا بلد نیستم
لونا داشت غرق میشد و صدای اهنگ اعضا انقدر بلند بود که کسی صدای لونا رو نمیشنید .........
۸.۵k
۲۹ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.