ساعت ۱۱ شب بود ولی خبری از د/ت نبود کمی نگران شدم که دیدم
ساعت ۱۱ شب بود ولی خبری از د/ت نبود کمی نگران شدم که دیدم یکی در زد
در و باز کردم و دیدمش
جیمین :تا الان کجا بودی؟
د/ت به توچه ربطی داره
جیمین نمیدونی منو دوستت نگرانت میشیم ؟ یعنی دوستت نگرانت میشه
د/ت باشه حالا
جیمین بیا تو
ویو د/ت
دیدم که اعضا با دوست دختراشون کنار هم نشستن حرف میزنن
دیدم که دوستما/ت هم کنار جیهوپ نشسته بود اونا کی وقت کرده بودن با حرف بزنن و دوست بشن که دیدم ا/ت داره صدام میزنه
ا/ت نمیای اینجا پیش ما ؟
د/ت اومدم
اومد و بهم گفت تو کی وقت کردی با جیهوپ دوست بشی و حرف بزنی
ا/ت راستش ما کمی باهم حرف زدیم و بهم گفت خیلی خوشگلی میشه باهم دوست بشیم منم از خدا خواسته قبول کردم و بهم گفت که به من علاقه منده
د/ت پس خوش بحالت شد و به آرزو ت رسیدی
ا/ت اره خیلی خوش حالم اون منو واقعا دوست داره وقتی تو نبودی من گریه میکردم بخاطرت و اون منو آروم میکرد
د/ت آها باش
ا/ت راستی با جیمین حرف زدی تو؟
د/ت اره ولی نه زیاد
ا/ت اوکی
فردا صبح
اعضا روبه دوست دختراشون:ما میخوایم بریم صحنه واسه موزیک ویدیو جدید تمرین کنیم
دوست دختراشون:برین اشکال نداره
ا/ت به جیهوپ
ا/ت میشه منم بیام جیهوپ لطفا (باحالت کیوت )
هوپی :باشه بیا اشکال نداره
ویو ا/ت
رفتیم سر صحنه خیلی استرس داشتم و پر هیجان بودم
هوپی :عشقم ما میریم تو صحنه تو دوست داری بیا مارو نگاه کن
ا/ت باشه چاگیا
داشتم اجراشونو نگا میکردم و هر لحظه بهشون نگا میکردم و هر لحظه نسبت به صحنه ی قبل خیلی پر ذوق تر میشدم
ما از تمرین برگشتیم و تو راه جیمین همش در مورد د/ت ازم میپرسید انگار بهش علاقه مند شده بود اخه تنها کسی تو اعضا با جیهوپ بودن که دوس دختر نداشتن البته الان دیگه جیهوپ منو داشت
وقتی رفتیم خونه به دوستم گفتم که خیلی خوش گذشت اونجا و گفتم تو راه جیمین همش از تو حرف میزد و اینا و فک کنم بهت علاقه داره(دوستش دوست داره همیشه مجرد باشه)
د/ت واقعا من باید به این پسر حالی کنم که من میخوام مجرد باشم و درمورد م حرف نزنه (ادمین:خیلیم دلت بخواد پدصگ) کلا این پسرا یه مشکلی دارن فک کنم اصن من برمیگردم به کشورمون
ا/ت که کلا با این حرفش قاطی کرده بود گفت تو غلط کردی من نمیام میخوام پیش جیهوپم بمونم
د/ت این تو بمون پیش عشق جونت از خود راضی احمق
ا/ت تو از خود راضی هستی خیلی مشکل داری برگرد به کشورمون اما من نمیام
د/ت باشه راستی دوستی ما از الان تمومه
ا/ت خیلیم عالی باشه
ا/ت ویو
من از حرفش عصبی بودم اما به روی خودم نیاوردم اون بهترین دوستم بود و ما از ۵ سالگی باهم بودم من نمیخواستم از پیشم بره اون از خونه زد بیرون و من میخواستم برم دنبالش که جیمین به من گفت پس د/ت رف کجا؟ بهش ماجراروگفتم و گفت من باهات میام بریم دنبالش
در و باز کردم و دیدمش
جیمین :تا الان کجا بودی؟
د/ت به توچه ربطی داره
جیمین نمیدونی منو دوستت نگرانت میشیم ؟ یعنی دوستت نگرانت میشه
د/ت باشه حالا
جیمین بیا تو
ویو د/ت
دیدم که اعضا با دوست دختراشون کنار هم نشستن حرف میزنن
دیدم که دوستما/ت هم کنار جیهوپ نشسته بود اونا کی وقت کرده بودن با حرف بزنن و دوست بشن که دیدم ا/ت داره صدام میزنه
ا/ت نمیای اینجا پیش ما ؟
د/ت اومدم
اومد و بهم گفت تو کی وقت کردی با جیهوپ دوست بشی و حرف بزنی
ا/ت راستش ما کمی باهم حرف زدیم و بهم گفت خیلی خوشگلی میشه باهم دوست بشیم منم از خدا خواسته قبول کردم و بهم گفت که به من علاقه منده
د/ت پس خوش بحالت شد و به آرزو ت رسیدی
ا/ت اره خیلی خوش حالم اون منو واقعا دوست داره وقتی تو نبودی من گریه میکردم بخاطرت و اون منو آروم میکرد
د/ت آها باش
ا/ت راستی با جیمین حرف زدی تو؟
د/ت اره ولی نه زیاد
ا/ت اوکی
فردا صبح
اعضا روبه دوست دختراشون:ما میخوایم بریم صحنه واسه موزیک ویدیو جدید تمرین کنیم
دوست دختراشون:برین اشکال نداره
ا/ت به جیهوپ
ا/ت میشه منم بیام جیهوپ لطفا (باحالت کیوت )
هوپی :باشه بیا اشکال نداره
ویو ا/ت
رفتیم سر صحنه خیلی استرس داشتم و پر هیجان بودم
هوپی :عشقم ما میریم تو صحنه تو دوست داری بیا مارو نگاه کن
ا/ت باشه چاگیا
داشتم اجراشونو نگا میکردم و هر لحظه بهشون نگا میکردم و هر لحظه نسبت به صحنه ی قبل خیلی پر ذوق تر میشدم
ما از تمرین برگشتیم و تو راه جیمین همش در مورد د/ت ازم میپرسید انگار بهش علاقه مند شده بود اخه تنها کسی تو اعضا با جیهوپ بودن که دوس دختر نداشتن البته الان دیگه جیهوپ منو داشت
وقتی رفتیم خونه به دوستم گفتم که خیلی خوش گذشت اونجا و گفتم تو راه جیمین همش از تو حرف میزد و اینا و فک کنم بهت علاقه داره(دوستش دوست داره همیشه مجرد باشه)
د/ت واقعا من باید به این پسر حالی کنم که من میخوام مجرد باشم و درمورد م حرف نزنه (ادمین:خیلیم دلت بخواد پدصگ) کلا این پسرا یه مشکلی دارن فک کنم اصن من برمیگردم به کشورمون
ا/ت که کلا با این حرفش قاطی کرده بود گفت تو غلط کردی من نمیام میخوام پیش جیهوپم بمونم
د/ت این تو بمون پیش عشق جونت از خود راضی احمق
ا/ت تو از خود راضی هستی خیلی مشکل داری برگرد به کشورمون اما من نمیام
د/ت باشه راستی دوستی ما از الان تمومه
ا/ت خیلیم عالی باشه
ا/ت ویو
من از حرفش عصبی بودم اما به روی خودم نیاوردم اون بهترین دوستم بود و ما از ۵ سالگی باهم بودم من نمیخواستم از پیشم بره اون از خونه زد بیرون و من میخواستم برم دنبالش که جیمین به من گفت پس د/ت رف کجا؟ بهش ماجراروگفتم و گفت من باهات میام بریم دنبالش
۶.۱k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.