پارت دوم من عاشق پسر رئیس بابام شدم 💚🍜

معلم : خب تک تک بلند شید و خودتون معرفی کنید
ویو جیهوپ : نوبت رسید به ا/ت سرم چرخوندم بهش نگا کردم
شروع کرد به حرف زدن انگار یه فرشته جلوم بود اه لعنت من هیچ وقت نمیتونم با ا/ت باشم حواسم دادم به بیرون نگا میکردم
ا/ت : من ا/ت هستم به قدم زدن آهنگ گوش کردن توی کافه با دوستام درس خوندن علاقه دارم و از گل رز قرمز و بنفش خوشم میاد همینطور آب آلبالو خیلی دوست دارم
معلم : خیلی ممنون میتونی بشینی
ا/ت از وقتی یادمه با خاطر جوشاش خجالت می‌کشید موهای کوتاهی داشت ولی الان مثل یه پرنسس خوشگل شده دختری شده با موهای کوتاه پوست صاف گونه های سرخ حتما خیلی به پوستش میرسه هوممم
ا/ت ویو : نفس راحتی کشیدم نگا جیهوپ کردم اون فقط اسمش گفت نشست خیلی تو داره قبلاً خیلی باهام مهربون بود ولی الان حتی با اینکه اسمم گفتم نمی‌شناستم اه مغزم به خاطر کی درگیر میکنم اون یه پسر پولدار از خود راضیه
بعد از کلاس با سویونگ توی حیاط درمورد جیهوپ حرف می‌زدیم
ا/ت : اون اصلا به من توجه نمیکنه خیلی عوضیه
سویونگ : خب دختر جون اون با میا توی رابطس مگه نمیدونی دیروز با هم رفتن خرید عکساشون همه جا هست
ا/ت : چیییییی اه از موقعی که یادم میا بهش میچسبه همیشه خوشگل بوده همیشه جیهوپ اونو انتخاب می‌کنه بعدشم میا هم پولداره کامل باب دل بابای جیهوپه
سویونگ : چرا آنقدر مغزت درگیر جیهوپ می‌کنی چرا دوست پسر پیدا نمیکنی یه پسر خیلی خوب میشناسم که باب دلته
ا/ت : راست میگی اگه برم تو رابطه حتما بهتر میشم
سویونگ : پس واستون یه قرار اوکی میکنم آخر این هفته خوبه ؟
ا/ت : اره خوبه
ویو جیهوپ : ا/ت با اون پسره خیلی صمیمیه حتی بیشتر از بچگی خودش من اه دارن در مورد چه کوفتی حرف میزنن نکنه توی رابطن بیخیال من باید به میا توجه کنم میا حالا انتخاب درستیه بعدشم دوستم داره ولی من ا/ت می‌خوام اه بیخیال