اکست ولت نمی کنه پارت ۱۰
دکتر رفت
داشتم به ات نگاه میکردم که بیدار شد و گفت
ات . چرا نذاشتی همونجا بمیرم از دست توهم خلاص شم
ته. بیبی من نمی تونم تورو از دست بدم
ویو ات
وقتی چشمامو باز کردم توی یه اتاق دیگع بودم و فکر کردم ته نی ست که سرمو برگردوندم و دیدم اقا پیشمه
پایان ویو ات
ته اینو گفت و رفت
ته به خدمتکارا گفت
ته . از این به بعد باید هر غذایی که میذارین باید موقوی باشه تا ات حالش خوب بشه بعد هر غذایی که خورد براش اجیل میبرین فهمیدین
خدمتکارا . بله ارباب
ته . خوبه
ویو ته دیگه حتی نمی خواستم قیافه ی ته رو ببینم بعد چند دقیقه خدمتکارا اودم و گفتم خانم غذاتون
ات. من نمیخورم اشتها ندارم
خدمتکار . خانوم اقا گفت اگه نخورید تنبیه میشید(بچه ها ته دیگع ات رو نمی زنه فقط برای ترسیدن اینو گفته بود)
ات . برو بهش بگو نمی خورم از تنبی هاشم نمی ترسم
خدمتکار رفت به ته بگه
خدمتکار . اقا خانوم گفت من غذا نمی خورم از تنبیه هاشم نمی ترسم
ته . دختره ی دیونه باشه برو
داشتم می رفتم سمت اتاق ات دیدم صدای شکستن شیشه اومد سریع رفتم و دیدم ات دارع خودکشی می کنه که ات گفت ....
داشتم به ات نگاه میکردم که بیدار شد و گفت
ات . چرا نذاشتی همونجا بمیرم از دست توهم خلاص شم
ته. بیبی من نمی تونم تورو از دست بدم
ویو ات
وقتی چشمامو باز کردم توی یه اتاق دیگع بودم و فکر کردم ته نی ست که سرمو برگردوندم و دیدم اقا پیشمه
پایان ویو ات
ته اینو گفت و رفت
ته به خدمتکارا گفت
ته . از این به بعد باید هر غذایی که میذارین باید موقوی باشه تا ات حالش خوب بشه بعد هر غذایی که خورد براش اجیل میبرین فهمیدین
خدمتکارا . بله ارباب
ته . خوبه
ویو ته دیگه حتی نمی خواستم قیافه ی ته رو ببینم بعد چند دقیقه خدمتکارا اودم و گفتم خانم غذاتون
ات. من نمیخورم اشتها ندارم
خدمتکار . خانوم اقا گفت اگه نخورید تنبیه میشید(بچه ها ته دیگع ات رو نمی زنه فقط برای ترسیدن اینو گفته بود)
ات . برو بهش بگو نمی خورم از تنبی هاشم نمی ترسم
خدمتکار رفت به ته بگه
خدمتکار . اقا خانوم گفت من غذا نمی خورم از تنبیه هاشم نمی ترسم
ته . دختره ی دیونه باشه برو
داشتم می رفتم سمت اتاق ات دیدم صدای شکستن شیشه اومد سریع رفتم و دیدم ات دارع خودکشی می کنه که ات گفت ....
۱۳.۹k
۱۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.