دانلود رمان شیرین تر از زهر جاوا،اندروید،pdf،ایفون
دانلود رمان شیرین تر از زهر جاوا،اندروید،pdf،ایفون
نوشته سارا محمدی کاربر انجمن نودهشتیا
داستان یه دختر به اسم نگین که با دو برادرش زندگی میکنه و این باعث شده که یه خوی پسرانه تو وجودش ایجاد بشه حالا نگین با صمیمی تیرین دوستاش یعنی کیمیا و ایناز طبق عادتشون رفته بودن کوه که یه پسر رو که دستش رو مار گزید بوده پیدا میکنن به زحمت نجاتش میدن و این میشه شروع داستان … پایان خوش
مقدمه
در شگفتم که سلام اغاز هر دیداریست
ولی…..
در نماز پایان است…
شاید بدین معناست که پایان هر نماز اغاز دیدار است…!!
به امید او………
قسمتی از متن :
نمیدونم چرا ولی خیلی نگرانم…..
الان سوار ماشین اقای فرهمندم یه نگاه به ساعتم کردم اووووپس ساعت ۱۱ شب نمیدونم الان باید جواب خانوادم رو چی بدم البته خانواده که نه دو تا داداشم اخه تا حالا تا این ساعت بدون خبر دادن بهشون بیرون نبودم…
من نگین کامیاب همراه مانی که ۲۴ سالشه و نیما که برادر دو قلوی منه و۱۹ سالشه زندگی میکنم مامانم یعنی میترا خانوم و پدرم کاوه ۸ ساله که از هم جدا شدن و به غیر از ماهیانه های زیادی که به حسابمون میریزن دیگه کاری با هم نداریم
http://dl.negahdl.com/my%20file/shirintar%20az%20zahr_negahdl.com_.apk
http://dl.negahdl.com/my%20file/shirintar%20az%20zahr_negahdl.com_.epub
http://dl.negahdl.com/my%20file/jar.php?file=shirintar%20az%20zahr_negahdl.com_.jar
http://dl.negahdl.com/my%20file/shirintar%20az%20zahr_negahdl.com_.pdf
نوشته سارا محمدی کاربر انجمن نودهشتیا
داستان یه دختر به اسم نگین که با دو برادرش زندگی میکنه و این باعث شده که یه خوی پسرانه تو وجودش ایجاد بشه حالا نگین با صمیمی تیرین دوستاش یعنی کیمیا و ایناز طبق عادتشون رفته بودن کوه که یه پسر رو که دستش رو مار گزید بوده پیدا میکنن به زحمت نجاتش میدن و این میشه شروع داستان … پایان خوش
مقدمه
در شگفتم که سلام اغاز هر دیداریست
ولی…..
در نماز پایان است…
شاید بدین معناست که پایان هر نماز اغاز دیدار است…!!
به امید او………
قسمتی از متن :
نمیدونم چرا ولی خیلی نگرانم…..
الان سوار ماشین اقای فرهمندم یه نگاه به ساعتم کردم اووووپس ساعت ۱۱ شب نمیدونم الان باید جواب خانوادم رو چی بدم البته خانواده که نه دو تا داداشم اخه تا حالا تا این ساعت بدون خبر دادن بهشون بیرون نبودم…
من نگین کامیاب همراه مانی که ۲۴ سالشه و نیما که برادر دو قلوی منه و۱۹ سالشه زندگی میکنم مامانم یعنی میترا خانوم و پدرم کاوه ۸ ساله که از هم جدا شدن و به غیر از ماهیانه های زیادی که به حسابمون میریزن دیگه کاری با هم نداریم
http://dl.negahdl.com/my%20file/shirintar%20az%20zahr_negahdl.com_.apk
http://dl.negahdl.com/my%20file/shirintar%20az%20zahr_negahdl.com_.epub
http://dl.negahdl.com/my%20file/jar.php?file=shirintar%20az%20zahr_negahdl.com_.jar
http://dl.negahdl.com/my%20file/shirintar%20az%20zahr_negahdl.com_.pdf
۳.۷k
۳۰ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.