وقتی هم عاشقت بود و هم خجالتی:") part⁴
•|از زبان تهیونگ|•
داشتم میرفتم بیرون کار داشتم که اسم عشق و عاشقیو شنیدم خواستم ببینم قضیه چیه؟ تو گفتگو فیلیکس و میسو شنیدم من بچه مثبت نیستم پس رفتم فال گوش وایستادم(افرین فرزندم👏😊) چون جیمین واقعا حالش خراب بود خواستم ببینم واقعا دوست پسرشه یا نه
[گفتگوی میسو و فیلیکس]
<میسو + فیلیکس-تهیونگ×>
+فیلیکس؟
-جونم؟
+امم چیزه چیز من خب جوونم دیگ حتی اگه ایدلم باشم خب
-عاشق شدی؟ نه؟
+از کجا فهمیدی؟
-هر وقت اینجوری حرف میزنی یعنی عاشق شدی
اینبار کیه؟کامل میشناسیش؟مثل سری های قبل نشه؟من واقعا اینو نمیخوام که دوباره احساساتت خورد بشه من خیلی از نظر یک دوست خیلی صمیمی دوست دارم اصلا خوش ندارم دوباره اون صحنه ها تکرار بشن
+میدونم میدونم ممنونم اوپا
-خبب نگفتی کیه؟
+جیمین از بی تی اس
-پسر بدی نیست خیلی کیوته فک کنم اینبار ادم درستی رو انتخاب کردی نمیتونم قطعی بگم ولی یه حسی بهم میگه ادم درستیه
تهیونگ با صدای خیلی بلند: میدونستممممم اخجونننننن هوراااااااا لیلیلیلیییی
-(درو باز کرد) کیم تهیونگ؟ از بی تی اس؟ شما چیکار میکنید؟کاری داشتید؟ وایسا فال گوش وایستاده بودییی؟
×امم نه نه نه نه نه
بادیگارد فیلیکس:قربان من ایشون رو اینجا ندیدم فک نکنم همچین کاری کرده باشن.
×(ذهنش)وایسا این از اولش اینجا بود چرا منو لو نداد؟ اخیش باید بهش انعام بدم
-باشه
+فیلیکسا کی بود؟
-هیشکی، روز خوبی داشته باشید(درو بست)
×(تق تق تق تق)
+بعلع؟
×امم راستش من فال گوش وایستادم و فهمیدم عاشق جیمینی خبب میخوستم بگم جیمین هم عاشقته فقط نمیدونه چطوری بگه ولی چرا به فیلیکس گفتین ددی؟ داشتین بهش خیانت میکردین و به خودشم میگفتین؟
+اوه نه سوء تفاهم شده... من میخواستم توی یه اتاق باشیم بخاطر همین مثل کاپلا رفتار میکردیم وگرنه دوستیم
×پس من میتونم بهتون کمک کنم تا بتونین بهم اعتراف کنین لطفا دنبالم بیاین
+اهاع بزارین لباس بپوشم بیام
×اوه حتما
(پوشید)
+اومدم امم ببخشید چی صداتون کنم؟
×ته اره ته...
+امم ته بریم
×(رسیدن به اتاق جیمین اینا)
×یلحظه وایسا
+اوهوم
×جیمین جیمین هیییییی دارییی چیکاااار میکنیییی متوجهههه هستییییی؟
خماری؟.....
به حال ادمین فک کن که تو مهمونی داره فیک مینیویسه🫡
داشتم میرفتم بیرون کار داشتم که اسم عشق و عاشقیو شنیدم خواستم ببینم قضیه چیه؟ تو گفتگو فیلیکس و میسو شنیدم من بچه مثبت نیستم پس رفتم فال گوش وایستادم(افرین فرزندم👏😊) چون جیمین واقعا حالش خراب بود خواستم ببینم واقعا دوست پسرشه یا نه
[گفتگوی میسو و فیلیکس]
<میسو + فیلیکس-تهیونگ×>
+فیلیکس؟
-جونم؟
+امم چیزه چیز من خب جوونم دیگ حتی اگه ایدلم باشم خب
-عاشق شدی؟ نه؟
+از کجا فهمیدی؟
-هر وقت اینجوری حرف میزنی یعنی عاشق شدی
اینبار کیه؟کامل میشناسیش؟مثل سری های قبل نشه؟من واقعا اینو نمیخوام که دوباره احساساتت خورد بشه من خیلی از نظر یک دوست خیلی صمیمی دوست دارم اصلا خوش ندارم دوباره اون صحنه ها تکرار بشن
+میدونم میدونم ممنونم اوپا
-خبب نگفتی کیه؟
+جیمین از بی تی اس
-پسر بدی نیست خیلی کیوته فک کنم اینبار ادم درستی رو انتخاب کردی نمیتونم قطعی بگم ولی یه حسی بهم میگه ادم درستیه
تهیونگ با صدای خیلی بلند: میدونستممممم اخجونننننن هوراااااااا لیلیلیلیییی
-(درو باز کرد) کیم تهیونگ؟ از بی تی اس؟ شما چیکار میکنید؟کاری داشتید؟ وایسا فال گوش وایستاده بودییی؟
×امم نه نه نه نه نه
بادیگارد فیلیکس:قربان من ایشون رو اینجا ندیدم فک نکنم همچین کاری کرده باشن.
×(ذهنش)وایسا این از اولش اینجا بود چرا منو لو نداد؟ اخیش باید بهش انعام بدم
-باشه
+فیلیکسا کی بود؟
-هیشکی، روز خوبی داشته باشید(درو بست)
×(تق تق تق تق)
+بعلع؟
×امم راستش من فال گوش وایستادم و فهمیدم عاشق جیمینی خبب میخوستم بگم جیمین هم عاشقته فقط نمیدونه چطوری بگه ولی چرا به فیلیکس گفتین ددی؟ داشتین بهش خیانت میکردین و به خودشم میگفتین؟
+اوه نه سوء تفاهم شده... من میخواستم توی یه اتاق باشیم بخاطر همین مثل کاپلا رفتار میکردیم وگرنه دوستیم
×پس من میتونم بهتون کمک کنم تا بتونین بهم اعتراف کنین لطفا دنبالم بیاین
+اهاع بزارین لباس بپوشم بیام
×اوه حتما
(پوشید)
+اومدم امم ببخشید چی صداتون کنم؟
×ته اره ته...
+امم ته بریم
×(رسیدن به اتاق جیمین اینا)
×یلحظه وایسا
+اوهوم
×جیمین جیمین هیییییی دارییی چیکاااار میکنیییی متوجهههه هستییییی؟
خماری؟.....
به حال ادمین فک کن که تو مهمونی داره فیک مینیویسه🫡
۶.۴k
۱۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.