(وقتی تو کنسرت و.....)(پارت ۲)(اخر)
#سناریو
#هان_جیسونگ
۱ ساعتی از کنسرت میگذشت شما داشتین کامبک جدیدتون یعنی ^lose my breath ^ رو اجرا میکردین
اجراتون تموم شد وقت استراحتتون بود که چان هیونگ گفت.
*خب الان هان میخواد یه کاری کنه...
+چیکار میخواد بکنه 😂 ؟
ویو هان
اروم اروم پیش ات میرفتم و نفس عمیقی کشیدم و خیلی استرس داشتم که جلوش زانو زدم و حلقه رو جلوش گرفتمو گفتم
علامت هان :^
^ کیم ات میشه دوست دخترم بشی ؟ (با لحن کیوت)
ویو ات
تا بهم اینو گفت قند تو دلم اب شد و شوکه شدم همه استیا داشتن داد میزدن که ات قبول کن لطفاا
خواستی هانو اذیت کنی برای همین بهش گفتی
+ هان من تورو دوست ندارم
گریه هان داشت درمیومد که بعد بهش گفت
+ من عاشقتم هان عاشقتم
هان چشماش مثل الماس میدرخشید بعد بغلت کرد و تو لپات قرمز شد.
#هان_جیسونگ
۱ ساعتی از کنسرت میگذشت شما داشتین کامبک جدیدتون یعنی ^lose my breath ^ رو اجرا میکردین
اجراتون تموم شد وقت استراحتتون بود که چان هیونگ گفت.
*خب الان هان میخواد یه کاری کنه...
+چیکار میخواد بکنه 😂 ؟
ویو هان
اروم اروم پیش ات میرفتم و نفس عمیقی کشیدم و خیلی استرس داشتم که جلوش زانو زدم و حلقه رو جلوش گرفتمو گفتم
علامت هان :^
^ کیم ات میشه دوست دخترم بشی ؟ (با لحن کیوت)
ویو ات
تا بهم اینو گفت قند تو دلم اب شد و شوکه شدم همه استیا داشتن داد میزدن که ات قبول کن لطفاا
خواستی هانو اذیت کنی برای همین بهش گفتی
+ هان من تورو دوست ندارم
گریه هان داشت درمیومد که بعد بهش گفت
+ من عاشقتم هان عاشقتم
هان چشماش مثل الماس میدرخشید بعد بغلت کرد و تو لپات قرمز شد.
۱.۴k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.