(عشق وحشت زده)پارت ¹⁵
ویو ات : از سینما اومدیم بیرون بعد فهمیدیم که دخترا و پسرا خونه اجاره کردن و منو کوک خوشحال شدیم
رفتین از خونه خودشون
ویو ات : الان منو کوک خونه تنها بودیم
کوک : دختره ی عوضی
ات : کوک با خدمتکار ها درست حرف بزن
کوک : ات دختره ی عوضی تویی
ات : کوک خوبی؟ چرا با من اینجوری حرف میزنی
کوک : چون ازت بدم میاد
ات : ولی منو تو که عاشق هم بودیم
کوک : همش یه جرعت حقیقت بود دوستام گفتن تو رو عاشق خودم کنم و ولت کنم
ات : ولی .. ولی خیلی بی انصافی(با گریه)
کوک : من ازت متنفرم
ویو ات : یه سیلی محکم بهم زد و با صدای جیغ تو بغل کوک روی تخت بیدار شدم
کوک : ببین گرلم خوبی
ات : کوک... کوک
کوک : جانم ؟ چه خوابی دیدی؟ (با نگرانی)
ات : خواب دیده بودم تو با دوستات جرعت حقیقت بازی کردی و قرار بوده منو عاشق خودت کلی و بعد ولم کنی
کوک : من همچین آدمییم؟
ات : نه
کوک : خب بخواب فردا مدرسه داریم
ات : باشه
ویو ات : دست های کوک دور کمرم حلقه شد و خوابمون برد
رفتین از خونه خودشون
ویو ات : الان منو کوک خونه تنها بودیم
کوک : دختره ی عوضی
ات : کوک با خدمتکار ها درست حرف بزن
کوک : ات دختره ی عوضی تویی
ات : کوک خوبی؟ چرا با من اینجوری حرف میزنی
کوک : چون ازت بدم میاد
ات : ولی منو تو که عاشق هم بودیم
کوک : همش یه جرعت حقیقت بود دوستام گفتن تو رو عاشق خودم کنم و ولت کنم
ات : ولی .. ولی خیلی بی انصافی(با گریه)
کوک : من ازت متنفرم
ویو ات : یه سیلی محکم بهم زد و با صدای جیغ تو بغل کوک روی تخت بیدار شدم
کوک : ببین گرلم خوبی
ات : کوک... کوک
کوک : جانم ؟ چه خوابی دیدی؟ (با نگرانی)
ات : خواب دیده بودم تو با دوستات جرعت حقیقت بازی کردی و قرار بوده منو عاشق خودت کلی و بعد ولم کنی
کوک : من همچین آدمییم؟
ات : نه
کوک : خب بخواب فردا مدرسه داریم
ات : باشه
ویو ات : دست های کوک دور کمرم حلقه شد و خوابمون برد
۱۳.۹k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.