ᴾ²¹
ᴾ²¹
ᴾʳᵘⁿⁱⁿᵍ ˢᵉᵃˢᵒⁿ
ᶜᵒᵘᵖˡᵉ:ᵀᵃᵉʰʸᵘⁿᵍ ᵃⁿᵈ ᴮᵒᵒʸᵘⁿᵍ
ᴬᵘᵗʰᵒʳ:ᴾᵃʳᵏ ᴶⁱʸᵒᵒⁿ
بعد از رفتن ندیمه ها تهیونگ با حرص گفت : بانو بویونگ فکر میکردم شبیه برادرت باشی ...یک آدم بی ریا و پاک! نمیدونستم حرص قدرت ذاتتو سیاه کرده!!!
دختر با اینکه دلش شکست اما نمیتوانست جوابی به ولیعهد بدهد ...
به نرمی گفت: معذرت میخوام سرورم...
تهیونگ ادامه داد : بانو شما میدونستین کسی که من بخاطر دلایلی انتخابش کردم جیلی بود!بهتر بود خودتون رو دخالت نمیدادین چون قطعا آینده خوبی در انتظارتون نیست!
بویونگ دست لرزانش را روی سینه اش گذاشت و لب زد : سرورم من هیچ نقشی توی این اتفاق نداشتم!
تهیونگ نیشخندی زدو گفت : هرچند که من هیچ علاقه ای بهتون ندارم بانو !!! و بهتره برای جاسوسی من به قصر نیومده باشی!
بعد از رفتن تهیونگ ،بویونگ روی زمین افتاد و همینجور اشک میریخت...
............................................................
[فلش افتر به فردا]
_مراسم ازدواج تهیونگ و بویونگ_
#Park_Jiyoon
#Pruning_Season
ᴾʳᵘⁿⁱⁿᵍ ˢᵉᵃˢᵒⁿ
ᶜᵒᵘᵖˡᵉ:ᵀᵃᵉʰʸᵘⁿᵍ ᵃⁿᵈ ᴮᵒᵒʸᵘⁿᵍ
ᴬᵘᵗʰᵒʳ:ᴾᵃʳᵏ ᴶⁱʸᵒᵒⁿ
بعد از رفتن ندیمه ها تهیونگ با حرص گفت : بانو بویونگ فکر میکردم شبیه برادرت باشی ...یک آدم بی ریا و پاک! نمیدونستم حرص قدرت ذاتتو سیاه کرده!!!
دختر با اینکه دلش شکست اما نمیتوانست جوابی به ولیعهد بدهد ...
به نرمی گفت: معذرت میخوام سرورم...
تهیونگ ادامه داد : بانو شما میدونستین کسی که من بخاطر دلایلی انتخابش کردم جیلی بود!بهتر بود خودتون رو دخالت نمیدادین چون قطعا آینده خوبی در انتظارتون نیست!
بویونگ دست لرزانش را روی سینه اش گذاشت و لب زد : سرورم من هیچ نقشی توی این اتفاق نداشتم!
تهیونگ نیشخندی زدو گفت : هرچند که من هیچ علاقه ای بهتون ندارم بانو !!! و بهتره برای جاسوسی من به قصر نیومده باشی!
بعد از رفتن تهیونگ ،بویونگ روی زمین افتاد و همینجور اشک میریخت...
............................................................
[فلش افتر به فردا]
_مراسم ازدواج تهیونگ و بویونگ_
#Park_Jiyoon
#Pruning_Season
۲.۰k
۰۸ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.