دوتا برادر مافیاp3
__________________________________
+ رفتم چه عمارت بزرگی بود واقعا زیبا بود
علامت خدمتکار&
& ببخشید کاری دارید
+ عااا بله واسه کار اومده بودم
& اها بیاید دنبالم تا ببرمتون اتاق رییس
+ چشم
& ببین دخترم رفتیم تلف رییس به اطراف نگاه نمیکنی و تو چشای رییس نگاه نمیکنی و رسمی حرف میزنی و کم
+ چشم
& ببخشید رییس میشه بیام تو
/ بیا
& برو داخل ات( اروم)
+ رفتم چه پسره جذابی بود
/ چه دختره ریزه میزه کیوتی بود اصلا به من چه
/ بله( سرد)
& رییس اولشون واسه کار آمدن اینم رزومش
( صب کن صب کن نکته جنی رزومه ات رو داده اوکی)
/ بده
& بفرما
( رزومه رو خوند)
/ از فردا شروع به کار کنه قوانین رو هم بهش بگو
& حتما
+ تشکر( کنی خم شد)
/ ……
& بریم خب قوانین رو باید برات بگم
قانون اول: تو اتاق رییس و برادرش نمیری
قانون دو: سمت زیرزمین نمیری
قانون سه: باید ساعت هفت اینجا باشی
قانون چهار: وقتی سرمیزه غذان به هیچ وجع نباید حرف بزنی
قانون پنج: حق زبون درازی رو نداری
+ باشه
( یه نکته دیگه ات شبا میره خونش)
❌ هشدار❌
این داستان تخیلی.
+ رفتم چه عمارت بزرگی بود واقعا زیبا بود
علامت خدمتکار&
& ببخشید کاری دارید
+ عااا بله واسه کار اومده بودم
& اها بیاید دنبالم تا ببرمتون اتاق رییس
+ چشم
& ببین دخترم رفتیم تلف رییس به اطراف نگاه نمیکنی و تو چشای رییس نگاه نمیکنی و رسمی حرف میزنی و کم
+ چشم
& ببخشید رییس میشه بیام تو
/ بیا
& برو داخل ات( اروم)
+ رفتم چه پسره جذابی بود
/ چه دختره ریزه میزه کیوتی بود اصلا به من چه
/ بله( سرد)
& رییس اولشون واسه کار آمدن اینم رزومش
( صب کن صب کن نکته جنی رزومه ات رو داده اوکی)
/ بده
& بفرما
( رزومه رو خوند)
/ از فردا شروع به کار کنه قوانین رو هم بهش بگو
& حتما
+ تشکر( کنی خم شد)
/ ……
& بریم خب قوانین رو باید برات بگم
قانون اول: تو اتاق رییس و برادرش نمیری
قانون دو: سمت زیرزمین نمیری
قانون سه: باید ساعت هفت اینجا باشی
قانون چهار: وقتی سرمیزه غذان به هیچ وجع نباید حرف بزنی
قانون پنج: حق زبون درازی رو نداری
+ باشه
( یه نکته دیگه ات شبا میره خونش)
❌ هشدار❌
این داستان تخیلی.
۲.۸k
۱۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.