پارت 16
پارت 16
تهیون : بوم... بوم گ یو
بومگیو : تهیونااااا
تهیون: ب... ببخشید...
بومگیو: حرف نزن! پرستار!
&: چیشده؟ بومگیو: چشاشو باز کرد! &: باشه!
( چند ساعت بعد )
بومگیو: حالش چطوره؟ &: خوبه! فقط بیشتر مراقبش باش و باهاش زیاد صحبت کن و ازش سوال بپرس!
بومگیو: باشه... ممنون! بومگیو: تهیون... حالت چطوره؟.
تهیون: خوبم...
بومگیو : اسمتو یادت هست؟
تهیون: اره... تهیون... کانگ تهیون!
بومگیو: من واقعا ازت معذرت میخوام
تهیون: بابت چی؟ بومگیو: من تو رو به این وضع انداختم... ببخشید!
تهیون: من که نمیدونم چیکار کردی، ولی این کارت در عوض کارایی که من باهات کردم چیزی نیس!
تهیون : بوم... بوم گ یو
بومگیو : تهیونااااا
تهیون: ب... ببخشید...
بومگیو: حرف نزن! پرستار!
&: چیشده؟ بومگیو: چشاشو باز کرد! &: باشه!
( چند ساعت بعد )
بومگیو: حالش چطوره؟ &: خوبه! فقط بیشتر مراقبش باش و باهاش زیاد صحبت کن و ازش سوال بپرس!
بومگیو: باشه... ممنون! بومگیو: تهیون... حالت چطوره؟.
تهیون: خوبم...
بومگیو : اسمتو یادت هست؟
تهیون: اره... تهیون... کانگ تهیون!
بومگیو: من واقعا ازت معذرت میخوام
تهیون: بابت چی؟ بومگیو: من تو رو به این وضع انداختم... ببخشید!
تهیون: من که نمیدونم چیکار کردی، ولی این کارت در عوض کارایی که من باهات کردم چیزی نیس!
۱.۶k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.