s⁵
#سناریو
#bts
#Bad_girl
وقتی با لباس با.ز میری بار و ب اونا نمیگی و وقتی برمیگردی خونه اونا وایسادن روبه روت
نامجون:با این لباسها کدوم گوری بودی(عربده) ات میزنه زیر گریه و میگه:ببخشید نامجونا دیگه تکرار نمیشه ... میاد بغلت میکنه نامجون: اولا گریه نکن دوما نامجون نه ددی
جین:کدوم قبرستونی بودی هاا
شوگا:گمشو برو بکپ فردا به حساسیت میرسم
جیهوپ:صد بار بهت گفتم اون رومو بالا نیار حالا هم عواقبش پای خودت
جیمین:بهت گفتم از مهربونیم سو استفاده نکن بیب
تهیونگ:بهت گفته بودم پنج تا بچه میخوام الان وقتشه که بچه دار بشم
کوک:شنیدم یکی قراره تا یک ماه نتونه راه بره
(ببخشید یکم چیز شد)
#bts
#Bad_girl
وقتی با لباس با.ز میری بار و ب اونا نمیگی و وقتی برمیگردی خونه اونا وایسادن روبه روت
نامجون:با این لباسها کدوم گوری بودی(عربده) ات میزنه زیر گریه و میگه:ببخشید نامجونا دیگه تکرار نمیشه ... میاد بغلت میکنه نامجون: اولا گریه نکن دوما نامجون نه ددی
جین:کدوم قبرستونی بودی هاا
شوگا:گمشو برو بکپ فردا به حساسیت میرسم
جیهوپ:صد بار بهت گفتم اون رومو بالا نیار حالا هم عواقبش پای خودت
جیمین:بهت گفتم از مهربونیم سو استفاده نکن بیب
تهیونگ:بهت گفته بودم پنج تا بچه میخوام الان وقتشه که بچه دار بشم
کوک:شنیدم یکی قراره تا یک ماه نتونه راه بره
(ببخشید یکم چیز شد)
۴.۲k
۱۰ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.