به دلایلی که خودم میدونم گذاشت

به دلایلی که خودم میدونم گذاشت


چون ا/ت دفاع شخصی بلد بوده همه آنها رو میزنم و زمین گیر می‌کنه تا نوبت به رییسشون میرسه و دختره تا میاد ا/ت رو بزنه ا/ت سریع دستشو میپیچونه و میزاره پشت کمره دختره

دختره: آیی هرزه ولم کن

ا/ت هم بیشتر میپیچونه

ات: من از کسی دستور نمیگیرم

دختره : باشه غلط کردم

ا/ت ولش می‌کنه همون لحظه کوک و پسرا به همراه چند تا استف می آیند پیش ا/ت و دختره تا آنها رو می بینه خودشو الکی میزنه زمین و گریه می‌کنه یکی از استف ها :

چی شده چرا گریه می‌کنی

دختره : هق ا/ت منو انداخت زمین هق هق من فقط میخواستم باهاش دوست بشم ولی اون منو زد هق هق

ا/ت : چی میگی تو.... تو اومدی سمت من و خواستی با چند نفر منو بزنی


استف ها میگن ا/ت دروغ نگو هانا ( اسم دختره ) هیچوقت دروغ نمیگه و
ته با عصبانیت میگه :

بس کنید ا/ت هیچوقت دروغ نمیگه این دختره الکی خودشو زده به گریه که ا/ت رو مقصر کنه

استف ها هم دست هانا رو می‌گیرند و بلندش میکنند و میگن از تو انتظار نداشتم


ا/ت : اگه میخواهید واقعیت رو بدونید برید دوربین ها رو چک کنید

دختره هم با ترس به سقف نگاه می‌کنه که دوربین بوده

ا/ت :..................