عشق بین خون آشام و مافیا
*از زبان ته*
وقتی که رامن و خوردم چشام سیاهی رفت و دیگ هیچی نفهمیدم
با آفتابی که میخورد تو صورتم بیدار شدم و دیدیم رو تختمم
یعنی چطوری؟
نکنه خواب دیده بودم؟ولی همون لباس تنم بود
چقدر تشنمه
جیمین !
جیمین کجاس؟
وقتیبلند شدم سرم گیج رفت ولی جیمین مهم تر بود و دوییدم سمت اتاقش وقتی درو باز کردم دیدم جیمین نیس خیلی نگرانش شدم و رفتم تو حال و همه جارو نگاه کردم رفتم سمت آشپز خونه دیدم داره آب میخوره یه نفس عمیق کشیدم و زید لب گفتم آخيش خیالم راحت شد
*ویو جیمین*
دیشبچشام سیاهی و رفت و دیگ هیچی نفهمیدم
یهو از خواب پریدم من اینجا چیکار میکنم؟ چرا یادم نمیاد ک اومده باشم خونه چقد تشنمه برم آب بخورم داشتم از کنار در اتاق ته رد میشدم که یهو یادم افتاد دیشب تهیونگ غش کرد رفتم تو اتاقش دیدم چقد کیوت خوابیده بود دلم نیومد بیدارش کنم ببینم چیزی از اینکه ما چطوری اومدیم خونه یادش هس یا ن پس در اتاقشو بستم و رفتم پایین تا آب بخورم داشتم
یه لیوان برداشتم و توش آب پر کردم داشتم برمیگشتم ک یهو ته و دیدم و ترسیدم آب پاشین تو صورتش
ته=یاااااااااااا این چه کاری بودددددد
جیمین=خو خودت عین جن ظاهر شدیبه من چه
ته= میام میگیرم خیست میکنما
جیمین=نمیتونی
ته=چرا؟
جیمین=چون من فِرز ترم
اینو گفتم و لیوان گزاشتم رو اوپن و در رفتم
ته= یااااشششش تو فقط وایسا ببین چی کارت میکنم
جیمین= یاح یاح یاح
ته=کل خونه رو دوییدیم ولی خسته نشدیم جیمین یهو وایستاد و منم خوردم بهش و افتادیم وقتی افتادیم از بهترین فرصت استفاده کردم و....
*از زبان نویسنده گلتون و ویو یونا و مینی*
گوشی یونا زنگ خورد و جواب داد یکی از بادیگاردا بود
بادیگارد =********
یونا=آفرین کارت عالی بود
بادیگارد=*******
یونا=باشه الان میایم
مینی بدو باید بریم
مینی=پیداش کردن؟
یونا=آرع
از پله ها رفتن پایین و به مامان بابا ها گفتن که یذره نیرن بیرون قدم بزنن و قبول کردن و رفتن یه تاکسی گرفتن به سمت کارگاه
*از زبان یونا*
رفتیم و رسیدم رفتیم داخل دیدم دست و پاهای مرده رو بستن به صندلی بهشون گفتم وسیله ی شکنجه رو بیارن و چشمی گفتن و واسم آوردن اول یه سطل پر آب ریختم روش تا بهوش بیاد وقتی بهوش اومد گفت
مرده=من اینجا چیکار میکنم؟ تو ...تو....
یونا=آرع خودمم دوس دختر قبلی خدا بیامرز تهیونگ
مرده=از کجا منو پیدا کردی
یونا=هه فکر کردی از دست منه مافیا هیچی بر نمیاد
مرده=هه توعه یه الف بچه مافیا(خنده)
یونا=الان یه الف بچه ای بهت نشون بدم ک به پام بیوفتی
مرده =هه مثلا چ غلطی میخوایکنی
مینی داشت میومد که برگشتم و بهش گفتم تو کاریت نباشه خودم میخوام حسابش و برسم منی رفت عقب و منم یه مشت محکم به صورتش زدم و پخش زمین شد مطمعنم تا یه دقیقه دیگ صورتش مثل چی کبود میشه رفتم و شلاق و برداشم تا میخورد زدمش که بیهوش شد گفتم
یونا=هه فکر کردی به همین راحتیا میزارم بخوابی
یه سطل دیگ آب ریختم روش بهوش اومد و دوباره شروع کرده با شلاق زدن تا الان فقط داشت داد میزد
یونا=کی بهت گفت تهیونگ و بکشی؟(داد)
مرده=.......
یونا=مگ با تو نیستم هااااا؟(داد خیلی بلند)
مرده =......
یونا=مثل اینکه نمیخوای زر بزنی
رفتم انبردست و برداشتم و دهنشو باز کردم میخوام تک تک دندونات و بکشم
مرده=نههه تروخدا نکن غلط کردم الان بهت میگم
یونا=باشه ولی اگ دروغ بگی میکنمت تو روغن داغ تا مثل یه تیکه گوشت سوخته بشی
مرده=تهیونگ نمرده زندس
یونا=گوه نخورد من خودم خاکسترش و دیدم(اسمش و یادم نیس😂)
مرده=به خدا راست میگم ....... فقط میخواست رنج کشیدن تورو ببینه و اون خاکستر مال یکی دیگس
سرم گیج رفت و افتادم زمین و مینی و بادیگردا سریع اومدن سمتم
داد زدم سریع این مرد و ببرین بندازین زیر زمین نمیخوام ببینمش
مرده=چرا ولم نمیکنی منکه راستشو بهت گفتم
مرده رو بردن زیر زمین و مینی کمکم کرد بلند شم و منو برد تو ماشین نشوند و خودشم نشست و شروع به رانندگی کرد
یونا=برو به پارک همیشگی
مینی=اوک
رفتیم به سمت همون پارکی که منو تهیونگ همیشه به اونجا میرفتیم که یهو.....
بچه ها ببخشید پارت ۶ هم نصفه اومده بود
وقتی که رامن و خوردم چشام سیاهی رفت و دیگ هیچی نفهمیدم
با آفتابی که میخورد تو صورتم بیدار شدم و دیدیم رو تختمم
یعنی چطوری؟
نکنه خواب دیده بودم؟ولی همون لباس تنم بود
چقدر تشنمه
جیمین !
جیمین کجاس؟
وقتیبلند شدم سرم گیج رفت ولی جیمین مهم تر بود و دوییدم سمت اتاقش وقتی درو باز کردم دیدم جیمین نیس خیلی نگرانش شدم و رفتم تو حال و همه جارو نگاه کردم رفتم سمت آشپز خونه دیدم داره آب میخوره یه نفس عمیق کشیدم و زید لب گفتم آخيش خیالم راحت شد
*ویو جیمین*
دیشبچشام سیاهی و رفت و دیگ هیچی نفهمیدم
یهو از خواب پریدم من اینجا چیکار میکنم؟ چرا یادم نمیاد ک اومده باشم خونه چقد تشنمه برم آب بخورم داشتم از کنار در اتاق ته رد میشدم که یهو یادم افتاد دیشب تهیونگ غش کرد رفتم تو اتاقش دیدم چقد کیوت خوابیده بود دلم نیومد بیدارش کنم ببینم چیزی از اینکه ما چطوری اومدیم خونه یادش هس یا ن پس در اتاقشو بستم و رفتم پایین تا آب بخورم داشتم
یه لیوان برداشتم و توش آب پر کردم داشتم برمیگشتم ک یهو ته و دیدم و ترسیدم آب پاشین تو صورتش
ته=یاااااااااااا این چه کاری بودددددد
جیمین=خو خودت عین جن ظاهر شدیبه من چه
ته= میام میگیرم خیست میکنما
جیمین=نمیتونی
ته=چرا؟
جیمین=چون من فِرز ترم
اینو گفتم و لیوان گزاشتم رو اوپن و در رفتم
ته= یااااشششش تو فقط وایسا ببین چی کارت میکنم
جیمین= یاح یاح یاح
ته=کل خونه رو دوییدیم ولی خسته نشدیم جیمین یهو وایستاد و منم خوردم بهش و افتادیم وقتی افتادیم از بهترین فرصت استفاده کردم و....
*از زبان نویسنده گلتون و ویو یونا و مینی*
گوشی یونا زنگ خورد و جواب داد یکی از بادیگاردا بود
بادیگارد =********
یونا=آفرین کارت عالی بود
بادیگارد=*******
یونا=باشه الان میایم
مینی بدو باید بریم
مینی=پیداش کردن؟
یونا=آرع
از پله ها رفتن پایین و به مامان بابا ها گفتن که یذره نیرن بیرون قدم بزنن و قبول کردن و رفتن یه تاکسی گرفتن به سمت کارگاه
*از زبان یونا*
رفتیم و رسیدم رفتیم داخل دیدم دست و پاهای مرده رو بستن به صندلی بهشون گفتم وسیله ی شکنجه رو بیارن و چشمی گفتن و واسم آوردن اول یه سطل پر آب ریختم روش تا بهوش بیاد وقتی بهوش اومد گفت
مرده=من اینجا چیکار میکنم؟ تو ...تو....
یونا=آرع خودمم دوس دختر قبلی خدا بیامرز تهیونگ
مرده=از کجا منو پیدا کردی
یونا=هه فکر کردی از دست منه مافیا هیچی بر نمیاد
مرده=هه توعه یه الف بچه مافیا(خنده)
یونا=الان یه الف بچه ای بهت نشون بدم ک به پام بیوفتی
مرده =هه مثلا چ غلطی میخوایکنی
مینی داشت میومد که برگشتم و بهش گفتم تو کاریت نباشه خودم میخوام حسابش و برسم منی رفت عقب و منم یه مشت محکم به صورتش زدم و پخش زمین شد مطمعنم تا یه دقیقه دیگ صورتش مثل چی کبود میشه رفتم و شلاق و برداشم تا میخورد زدمش که بیهوش شد گفتم
یونا=هه فکر کردی به همین راحتیا میزارم بخوابی
یه سطل دیگ آب ریختم روش بهوش اومد و دوباره شروع کرده با شلاق زدن تا الان فقط داشت داد میزد
یونا=کی بهت گفت تهیونگ و بکشی؟(داد)
مرده=.......
یونا=مگ با تو نیستم هااااا؟(داد خیلی بلند)
مرده =......
یونا=مثل اینکه نمیخوای زر بزنی
رفتم انبردست و برداشتم و دهنشو باز کردم میخوام تک تک دندونات و بکشم
مرده=نههه تروخدا نکن غلط کردم الان بهت میگم
یونا=باشه ولی اگ دروغ بگی میکنمت تو روغن داغ تا مثل یه تیکه گوشت سوخته بشی
مرده=تهیونگ نمرده زندس
یونا=گوه نخورد من خودم خاکسترش و دیدم(اسمش و یادم نیس😂)
مرده=به خدا راست میگم ....... فقط میخواست رنج کشیدن تورو ببینه و اون خاکستر مال یکی دیگس
سرم گیج رفت و افتادم زمین و مینی و بادیگردا سریع اومدن سمتم
داد زدم سریع این مرد و ببرین بندازین زیر زمین نمیخوام ببینمش
مرده=چرا ولم نمیکنی منکه راستشو بهت گفتم
مرده رو بردن زیر زمین و مینی کمکم کرد بلند شم و منو برد تو ماشین نشوند و خودشم نشست و شروع به رانندگی کرد
یونا=برو به پارک همیشگی
مینی=اوک
رفتیم به سمت همون پارکی که منو تهیونگ همیشه به اونجا میرفتیم که یهو.....
بچه ها ببخشید پارت ۶ هم نصفه اومده بود
۴.۵k
۰۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.